ریسک چیست؟
ریسک در تعریف عام، احتمالی است که یک کنش یا کنشوری (یا بی کنشی) مشخص منجر به زیان یا بروندادها و پیامدهای ناخوشایند و ناخواسته گردد. تقریباً همه کوششهای بشری دربردارنده ی درجاتی از ریسک است، با این همه برخی از آنها ریسکهای بیشتری را به همراه دارند. در ادبیات مالی ریسک را میتوان به صورت رویدادهای غیر منتظره که معمولاً به صورت تغییر در ارزش داراییها یا بدهیها می باشد، تعریف کرد.
ریسکهای تجاری” و “ریسکهای غیرتجاری:
بنگاهها در معرض انواع مختلف ریسک قرار دارند که بهطور کلی میتوان به دو دسته “ریسکهای تجاری” و “ریسکهای غیرتجاری” تقسیم کرد. فرهنگ وبستر ریسک را “در معرض خطر قرار گرفتن” تعریف کرده است. گالیتز ریسک را هر گونه نوسانات در هر نوع عایدی میداند. تعریف مذکور این مطلب را روشن میکند که تغییرات احتمالی آینده برای یک شاخص خاص چه مثبت و چه منفی ما را با ریسک مواجه میسازد. بنابراین امکان دارد تغییرات ما را منتفع و یا متضرر سازد. گیلیب ریسک را چنین تعریف کرده است:
دو نوع مهم ریسک
کل ریسک را میتوان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم نمود ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره میباشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید. طبق نظریه های پرتفولیو میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند.
شاخص بتا:
شاخص بتا شاخصی برای اندازهگیری همنوایی حرکت یک شرکت با حرکت کل بازار یا شاخصی برای اندازهگیری ریسک سیستماتیک است. لذا به بیان دیگر می توان ریسکهای تجاری را ریسکهایی دانست که یک بنگاه کاملا به آنها واقف است و از آنها برای ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد ارزش برای سهامدارن استفاده میکند. این ریسکها به بازار محصولات و خدماتی که بنگاه در آنها فعالیت میکند بستگی دارد و شامل نوآوری های تکنولوژیکی، طراحی خدمات و محصولات و بازاریابی آنها میشود. فعالیتهای تجاری یک بنگاه در معرض ریسکهای کلان اقتصادی نیز قرار دارد. این ریسکها از چرخههای اقتصادی و حتی سیاستهای پولی و مالی دولت نیز ناشی میشوند.
سایر انواع ریسک
از جمله سایر انواع ریسک های مهم می توان به ریسک مالی اشاره کرد:ریسکهای مالی در حیطه ریسک های غیر تجاری قرار میگیرند. این ریسکها ناشی از تقبل زیانهای احتمالی در بازارهای مالی است. میتوان به منظور تمرکز بنگاهها بر اموری که در آنها تسلط دارند، ریسکهای مالی را بهینه کرد. ریسکهای اساسی موسسات مالی را میتوان شامل ریسک بازار، اعتباری، نقدینگی و عملیاتی دانست. این ریسکها مهمترین عوامل توجیه کننده نوسانات بازده در موسسات مالی هستند که در زیر به اختصار توضیح داده میشود.
ریسک بازار:
ریسک بازار، ریسک ناشی از حرکات یا نوسانهای غیر منتظره قیمتها یا نرخهای بازار است. با این تعریف میتوان آن را از سایر انواع ریسکها مثل ریسک نقدینگی و عملیاتی تمایز داد. در عین حال، ریسک بازار را نمیتوان به طور کامل از چنین ریسک هایی تفکیک نمود، چرا که گاهی اوقات آن ریسکها منشا ریسک بازارند. لایه های مختلفی از ریسک بازار وجود دارد.
لایههای مختلف ریسک بازار عبارت است از:
- ریسک سهام: لایه ای از ریسک بازار است که به موقعیتهای بازار سهام مربوط میشود.
- ریسک نرخ ارز: ریسکهای مربوط به موقعیتهای خارجی و نرخهای متفابل ارز است.
- ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت: ریسکهایی است به موقعیت ابزار با درآمد ثابت، مانند اوراق قرضه و ابزار حساس به نرخ بهره مانند تاخت نرخ بهره مربوط میشود.
- ریسک کالا: ریسکهایی است که به موقعیتهای موسسه در ارتباط با کالاهایی همچون فرآوردههای کشاورزی، انرژی، فلزات و مشابه اینها مربوط می گردد.
ریسک اعتباری:
این نوع ریسک زمانی تحقق مییابد که طرف قرارداد نتواند به تعهدات خود عمل نماید. میزان ریسک اعتباری همان میزان مبلغی است که نکول شده است. ریسک اعتباری معمولا ناشی از یک رویداد اعتباری است بدین صورت که قبل از سررسید قرار داد در نتیجه یک اتفاق اعتباری توانایی طرف قرارداد در انجام تعهداتش دچار تغییر میشود. ریسک اعتباری اغلب در قراردادهای مربوط به اوراق قرضه، وام و اوراق مشتقه رخ می دهد. هر چقدر ارزش اولیه قرارداد اوراق مذکور کمتر باشد، ریسک اعتباری آنها نیز کمتر خواهد بود.
ریسک نقدینگی:
این نوع ریسک دو صورت دارد، ریسک نقد شوندگی داراییها و ریسک نقدینگی تامین وجوه. ریسک نقدشوندگی داراییها که به نام ریسک نقدینگی بازار- محصول هم شناخته میشود، زمانی بروز می کند که معامله با قیمت رایج بازار قابل اجرا نباشد و علت آن ممکن است حجم یا اندازه موقعیت خرید یا فروش نسبت به معاملات عادی باشد. این ریسک در میان طبقات مختلف داراییها و نیز در زمانهای مختلف، بسته به شرایط بازار تغییر می کند. بعضی داراییها مانند ارزهای اصلی یا اوراق قرضه خزانه، بازار پرعمق دارند و موقعیتها اغلب به راحتی، با نوسان کوچکی در قیمت نقد میشود. در سایر موارد، مانند قراردادهای مشتقه در بازارهای فرابورس یا اوراق بهادر بازارهای نوظهور، هر معامله ممکن است به سرعت قیمتها را متاثر کند و صف خرید یا فروش پیدا شود.
ریسک عملیاتی:
کمیته بازل، ریسک عملیاتی را ریسک زیان ناشی از فرآیندهای داخلی، افراد و سیستمهای غیردقیق (ناکافی) یا معیوب یا ریسک زیان ناشی از حوادث خارجی تعریف کرده است. ریسکهای عملیاتی ممکن است به ریسک های اعتباری و بازار منجر شود. به طور نمونه، یک اشتباه عملیاتی در معامله مانند عدم انجام تسویه می تواند به طور همزمان ریسک اعتباری و بازار ایجاد کند، چراکه همانند نکول اعتباری، قیمتهای بازار را متاثر می سازد. قیمت گذاری مشتقههای پیچیده هم مشکلات عملیاتی بالقوه ای ایجاد می کند
تاریخچه اندازه گیری ریسک
تلاش ها برای طراحی ابزار اندازه گیری ریسک از نیمه اول قرن بیستم آغاز شد. مکالی در سال ۱۹۸۳، دیرش را به عنوان سنجه ریسک معرفی کرد که ابزاری ساده و در عین حال کارآمد برای سنجش ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت است. ادامه بررسیهای مکالی به شناسایی رابطه غیرخطی ارزش اوراق بهادار با درآمد ثابت و نرخ بهره بازار منتهی شد و معیار تحدب به عنوان شاخصی مکمل برای محاسبه ریسک این اوراق معرفی گردید.
در جدول زیر مهم ترین ابزارهای ۷۰ سال گذشته برای مدیریت ریسک ارائه شده است:
ابزار مدیریت ریسک | سال |
دیرش اوراق قرضه | ۱۹۳۸ |
مدل میانگین- واریانس مارکویتز | ۱۹۵۲ |
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای | ۱۹۶۳ |
مدل های چند عاملی | ۱۹۶۶ |
مدل قیمت گذاری اختبار معامله بلک شولز | ۱۹۷۳ |
دارایی های ریسک موزون برای بانک ها | ۱۹۸۸ |
آزمون استرس | ۱۹۹۲ |
ارزش در معرض ریسک | ۱۹۹۳ |
ریسک متریکس | ۱۹۹۴ |
کردیت متریکس | ۱۹۹۷ |
مدیریت جامع ریسک بنگاه اقتصادی | ۲۰۰۰ |
روشهای اندازه گیری ریسک
معیارهای اندازه گیری ریسک اولین بار با مطالعه شاخصهای پراکندگی آماری تعیین شد و پس از آن سنجه های جدیدتری مانند دیرش، ضریب بتا و ارزش در معرض خطر توسعه یافت. ریسک عبارت است از احتمال نوسانات آتی نرخ بازدهی. شاخصهای مختلفی برای تبیین نوسانات مورد استفاده قرار میگیرد که بعضی از مهمترین آنها بدین صورت هستند:
- دامنه تغییرات
- متوسط انحراف خطی (متوسط قدر مطلق انحرافات)
- واریانس (متوسط مجذور انحرافات)
- انحراف معیار
- نیمواریانس
- نیم انحراف معیار
- شاخص بتا
- ارزش در معرض خطر (VaR)
میتوان گروه بندی ایی از سنجههای ریسک ارایه داد که بر نحوه اندازه گیری ریسک استوار است:
سنجههای نوسان:
این سنجه ها، پراکندگی یک متغیر را در اطراف میانگین و یا پارامتر تصادفی دیگر اندازه گیری میکند. واریانس و انحراف معیار دو نمونه از این سنجهها هستند.
سنجههای حساسیت:
موضوع اندازه گیری این سنجهها تغییرات متغیر وابسته بر اثر تغییرات متغیر مستقل است. دیرش و ضریب بتا دو نمونه از این سنجههاست.
سنجههای ریسک نامطلوب:
این سنجهها برعکس سنجههای نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تمرکز دارند و نوسانات زیر سطح میانگین و یا متغیر هدف را محاسبه می کنند. نیم واریانس، نیم بتا و ارزش در معرض خطر از این نوع سنجهها هستند. سنجههای ریسک نامطلوب، به دو زیرگروه تقسیم شده است. این زیرگروهها شامل نیمسنجههای ریسک و سنجههای ریسک مبتنی بر صدک است. ارزش در معرض خطر از دسته سنجههای ریسک مبتنی بر صدک است. در بخش بعدی این مقاله که توسط موسسه کارآفرین آوای مشاهیر منتشر شده است به توضیح جزئیات بیشتری از سنجه های ریسک خواهیم پرداخت.