درخواست مشاوره تماس

جشنواره

شیراز بورس
بازارهای کارآمد بر پایه این فرضیه هستند که انسان های منطقی با هدف به حداکثر رساندن اکتسابات و به حداقل رساندن ضررها به معاملات ورود پیدا می کنند. با اینکه این فرضیه صحیح می باشد، اکثر سرمایه گذاران، ربات هایی کاملا منطقی نیستند که بازارهای کارآمد به آنها وابسته باشند. در مقابل، هیجانات اغلب تصمیم سازی های ما را تحت تاثیر قرار می دهند و مانع عملکرد منطقی ما می شوند.

شیراز بورس

 

هدف موسسه کارآفرین آوای مشاهیر:

اینها پرسش هایی هستند که سعی شده در این مقاله در موسسه کار آفرین آوای مشاهیر در راستای آموزش بورس در شیراز منتشر شده است . به طور مختصر پاسخ داده شوند. پس تا پایان با ما همراه باشید.

می دانیم که ما هرگز قادر نیستیم بر تعصبات هیجانی ذاتی خود غلبه کنیم اما می بایست میزان هیجاناتی را که به عنوان سرمایه گذار ممکن است تجربه کنیم و چگونگی تاثیر آن را بر تعاملاتی که با بازار داریم، دریابیم. در بازار، چرخه ای رایج به لحاظ روان شناسی وجود دارد که چگونگی تکامل هیجانات و تاثیری را  که بر تصمیمات ما دارند، روشن می سازد.  به وسیله درک مراحل این چرخه، می توانیم بر هیجانات مسلط شویم. این ۱۴ مرحله عبارتند از:
  1. خوش بینی : یک دیدگاه مثبت ما را درباره آینده تشویق می کند و ما را به سوی خرید سهام هدایت می نماید.
  2. تحریک : به محض مشاهده نتیجه برخی از ایده های نخستین، شروع به تفکر درباره آنجه موفقیت در بازار برای ما فرصت انجام آن را ایجاد کرد، می کنیم.
  3. هیجان : در این نقطه، ما سرمایه گذاران قادر به باور موفقیت هایمان نیستیم و شروع به تفسیر میزان هوشمندی خود می کنیم.
  4. رضایت : این مرحله، نقطه حداکثر ریسک مالی می باشد. در نتیجه مشاهده سریع اثر هر تصمیم و سودهای ساده و بی زحمت، خطرات نادیده گرفته می شوند و انتظار پیدا می کنیم که هر معامله ای سودآور بشود.
  5. اضطراب : برای اولین بار بازار برخلاف انتظار ما حرکت می کند. به دلیل اینکه تا به حال با ضررهای تحقق نیافته، معاملات را آغاز ننموده ایم، با خود تصور می کنیم که ما سرمایه گذاران بلند مدت هستیم و ایده هایمان در نهایت موثر واقع می شوند.
  6. انکار : در حالیکه بازار به حالت اولیه بازنگشته است و هنوز نمی دانیم که بازار چگونه پاسخ می دهد، شروع به انکار این موضوع می کنیم که یا ما تصمیمات ضعیفی اتخاذ کرده ایم یا اینکه سهم در کوتاه مدت رشد نخواهد کرد.
  7. ترس : حقایق بازار، گیج کننده می شوند. ما به این باور می رسیم که سهام دارایی ما، هرگز تحت شرایط دلخواهمان حرکت نخواهند کرد.
  8. نا امیدی : درحالیکه نمی دانیم چگونه عمل کنیم، به هر ایده ای که به ما اجازه خواهد داد که به وضعیت بی سود و زیان باز گردیم، چنگ می زنیم.
  9. وحشت: درحالیکه از تمام ایده ها خسته شده ایم، برای هر آنچه که در ادامه انجام می دهیم، در وضعیت ضرر هستیم.
  10. تسلیم: با در نظر گرفتن اینکه پورتفوی ما هرگز افزایش پیدا نخواهد کرد، تمام سهم هایمان را می فروشیم تا از تحقق ضررهای پیش رو ممانعت گردد.
  11. دلسردی : پس از خروج از بازار، تمایلی به خرید مجدد سهام نخواهیم داشت.
  12. افسردگی: درحالیکه نمی دانیم چگونه توانسته ایم به آن اندازه احمق باشیم، سعی می کنیم که از درک اقدامات خود، فرار کنیم.
  13. امید: در نهایت ما به این درک می رسیم که بازار در قالب چرخه هایی حرکت می کند و شروع به جستجوی فرصت بعدی خود می کنیم.
  14. تسکین: درحالیکه سهمی را خریداری کرده ایم که سودآور شده است، با کمی تجدیدنظر به این عقیده می رسیم که این نوع سرمایه گذاری، آینده دار می باشد.
اشخاص به طور واضح، این چرخه را در روند تصمیم گیری خود دنبال می کنند. از آنجا که شاخص گسترده ای مانند  S&P 500از تصمیم میلیون ها شخص تشکیل شده است، باید انتظار داشته باشیم که شاخص قیمت ها این الگو را به خوبی دنبال کند. اگر ما از مراحل چرخه ای که در یک نقطه زمانی مشخص تجربه می کنیم، آگاه باشیم، درک بهتری از تاثیر هیجانات بر تصمیمات سرمایه گذاری خود خواهیم داشت. این دانش به ما کمک خواهد کرد که پورتفوی سرمایه گذاری خود را مانند پیش بینی گام بعدی بازار، به خوبی مدیریت کنیم.