درخواست مشاوره تماس

جشنواره

موسسه کارآفرین آوای مشاهیر
سال 1996:

او از سال 1996 میلادی به طور فعال و حرفه ای، به معامله گری در بازار سهام و بازار کالا پرداخته است. وی یکی از پرطرفدارترین و پرمخاطب ترین معامله گران آنلاین در توییتر است. او که دارای مدرک کارشناسی در رشته مهندسی برق است هم اکنون در شهر دنور ایالت کلرادو آمریکا زندگی می کند.علاقه اصلی او در زندگی معامله گری است و عاشق این کار است. از این مصاحبه پر محتوا و پر از جزئیات لذت ببرید.

موسسه کارآفرین آوای مشاهیر

هدف موسسه کارآفرین آوای مشاهیر:

اینها پرسش هایی هستند که سعی شده در این مقاله در موسسه کار آفرین آوای مشاهیر در راستای آموزش بورس در شیراز منتشر شده است . به طور مختصر پاسخ داده شوند. پس تا پایان با ما همراه باشید.

چه چیزی برای اولین بار توجه و علاقه شما را به بازار سهام جلب کرد؟

در اوایل دهه 90 میلادی درآمد خوبی در یک شغل مخابراتی داشتم و به دنبال راه بهتری بودم که پولم برایم کار کند. سرمایه گذاریهای ساده هیچوقت توجه من را جلب نمی کرد و از طرفی من خیلی تحلیلی تر و بلندپروازتر از آن هستم که فقط بنشینم و صندوق های سرمایه گذاری مشترک را تماشا کنم.

بنابراین در همان سال 1996 در کارگزاری آنلاین داتک ( Datek ) حساب معاملاتی افتتاح کردم و شروع به معامله در کنار شغل اصلی ام کردم. واقعا جذب بازار شدم. شخصیت تهاجمی و مهارت های تحلیلی ام را با هم آمیختم. همچنین من خیلی قبل تر از آن که اینترنت در نزد مردم محبوبیت پیدا کند یک خوره اینترنت بودم به همین دلیل خیلی راحت به معامله گری آنلاین خو گرفتم.

چه متدها یا استراتژی هایی را دنبال کرده اید که در گذشته مسبب شکست شما شده اند؟

بازی و معامله هنگام اخبار.  به طور مثال دنبال کردن حرکت بازار پس از انتشار یک خبر. این نوع معاملات در حقیقت جمع کردن آشغال های انتهای روند هست. به ندرت این روش به کمک من آمده، و خیلی احمقانه است اگر یک معامله گر آنلاین فکر کند با دنبال کردن اخبار می تواند بازدهی بهتری نسبت به یک معامله گر الگوریتمی یا یک معامله گر رانتی کسب کند که مدت ها قبل از او وارد موقعیت معاملاتی شده اند.

من خیلی سریع متوجه شدم که اگر جزو اولین نفرهایی نباشید که وارد معامله می شوید، همواره در حال تعقیب کردن ردپای یک شخص دیگر خواهید بود. این یک فرمول برای شکست است.

 

چه افرادی در زمینه معامله گری الگوی شما هستند یا برشما تاثیرگذارند؟

آقای پائول تئودور جونز  به خاطر وبسایت Trader Mentality. او شخصیت صحیح، منضبط و با اطمینانی را که یک معامله گر می بایست داشته باشد به خوبی نشان می دهد. و آقای استفان بیگالو  بخاطر اینکه من را در یادگیری تکنیک های  آسان تر تکنیکالی، یاری کرده است.

چه زمانی به بیچارگی در معامله گری رسیدید؟ و چه چیزی دست پیدا کردید؟

دومین باری که این اتفاق افتاد، زمانی بود که پس از کسب یک میلیون دلار، کل سرمایه را از دست دادم. بله درسته، دو مرتبه این اتفاق برایم افتاد تا اینکه فهمیدم مشکل از کجاست و چگونه برطرف می شود. می دانستم که استعدادش را دارم. چیزی که از آن رنج می بردم نامنظم بودن و دیسیپلین نداشتن بود.

یادگیری این که چطور ضررهای خود را کنترل کنید 100 بار مهم تر از دانستن این موضوع است که چطور سود کسب کنید. در نهایت الویت بندی این موضوع چیزی بود که به آن دست پیدا کردم.

چگونه به بهترین وجه، سبک معاملاتی خود را توصیف می کنید؟

سبک من بستگی به بازار مورد معامله دارد. اگر انعطاف پذیر نباشید، دارید خودتان را برای شکست آماده می کنید. به عنوان مثال تا قبل از ماه جولای 2015 یک معامله گر مومنتومی کلاه کوچک بودم ( معاملات روزانه و سویینگی). همچنین بسیار برروی نوسانات معامله می کردم.

چه قوانین کلیدی را در معاملات خود اعمال می کنید؟

برای همه ی معاملات خود حدضرر داشته باش و هیچوقت پس از اینکه وارد معامله شدی تصمیم خود را تغییر نده و سطوح معاملاتی آن را دستکاری نکن. همیشه به هر موقعیت معاملاتی که اخذ می کنی اطمینان کامل داشته باش. اگر هر مقدار این اطمینان خود را در طی یک معامله از دست دادی سریعا از معامله خارج شو.

این یک بازی شانس و امید نیست. معامله گری بازی مهارت، پایداری و اعتماد به نفس است. تمام. فقط زمانی معامله کن که 100% اطمینان داری وگرنه برو بیرون.

در سهام هایی که معامله می کنی به دنبال چه چیزی میگردی؟

موقعیت های معاملاتی که حباب منفی داشته و بریک اوت داشته اند، ضرایب بتای بالا، شرکت هایی با موقعیت های مالی مستحکم و سهام هایی که شایعه ای در موردشان وجود نداشته باشد. توئیتر برای تایید این موضوع بسیار مناسب است. شناوری کم نیز در صورتی که معامله با حجم کم صورت می گیرد می تواند مناسب باشد.

در ETF ها من به دنبال بتا و نقدینگی هستم. فقط در این صورت هست که می توان سرمایه های بزرگ را براحتی معامله و سپس نقد کرد.

به نظرتان چه چیزی معامله گران بزرگ را از بقیه جدا می کند؟

انعطاف پذیری و تطبیق پذیری همیشگی با شرایط. معامله گران بزرگ هیچوقت گمان نمی برند که متدهایشان نمی تواند و یا نباید تغییر کند. ما مداوم یاد می گیریم و خودمان را تطبیق می دهیم.المان هایی طبیعی که ما در علم تکنیکال بر آن ها تکیه می کردیم، توسط رایانه های بی احساس به حاشیه رانده شده اند. هم اکنون تنها سه چیز برای من اهمیت دارد: قیمت، حجم معاملاتی، ضریب بتا، نوسانات و شاید یک میانگین متحرک با دوره نوسان 8 که به من در شناخت روند کمک کند. همین و بس.

به مخاطبین این مصاحبه چه چیزی راجع به روش مدیریت ریسک خود می توانید بگویید؟

من ترجیح می دهم به جای مدیریت ریسک، آن را مدیریت احساسات بنامم. من 100% به متدهای معاملاتی خودم اطمینان دارم. من می توانم احساسات ناشی از یک معامله بزرگ را تحمل کنم و تا آن جایی که در معاملاتم احساس راحتی کنم، ریسک خودم را افزایش دهم.

 

چه موقعیت های معاملاتی برای شما افتخارآمیز است؟

معمولا معاملاتی که آن ها را نگرفته ام. آن هایی که می دیدم معامله گران بسیاری به سمتشان حرکت می کردند و من از تجربه ام می دانستم که نتیجه ای نخواهد داشت. غرور و افتخار از تجربه و هوش می آید و سپس تصمیمات محکمی که به دنبالش می آید. این احساس خیلی خوبی است که بدانم می توانم چاه را از راه تشخیص دهم و از آن اجتناب کنم. حتی از بعضی از بزرگترین سودهایی که در بازار کسب کرده ام هم رضایت بخش تر است. به اعتماد به نفسم اضافه می کند.

بزرگترین حسرت؟

همانند اکثر معامله گران، زمانی که فرصت خروج را در یک معامله از دست می دهم خیلی حسرت می خورم. طمع یکی از دشوارترین گناهانی است که باید در معامله گری آن را ترک کرد.ما چیزهایی را در بازار می بینیم که واقعا وجود ندارند و معمولا مدت زمانی بیشتر از آن چیزی که می بایست، معامله خود را نگه می داریم. البته من این اشتباه را به اندازه گذشته تکرار نمی کنم. دنبال کنندگان حساب توئیتر من که از نزدیک مطالب من را پیگیری می کنند یک مورد بسیار شایع را در مطالب من می بینند و آن هم این است که من خیلی زودتر از دیگران وارد معامله در یک روند می شوم و خیلی زودتر از دیگران هم خارج می شوم و بازدهی های بزرگتری را که “می توانستم” در صورت ماندن بیشتر در روند کسب کنم، از دست می دهم.