درخواست مشاوره تماس

جشنواره

موسسه کارآفرین آوای مشاهیر

بعضی از مفهوم‌ها، سابقه استفاده بسیار طولانی مدتی نزد مردم دارند. افراد جامعه، بخشی از آن مفهوم هستند، به آن معنا می‌بخشند و فراتر از آن، حتی بدون دانستن نام واقعی‌اش، از آن استفاده کرده و برای گسترش و بهینه‌سازی‌اش تلاش می‌کنند. درست مانند یک کشاورز که گیاهان دارویی بسیار زیادی را می‌شناسد و از کاربرد هر یک به خوبی آگاهی دارد. اما وقتی یک دانشمند، نام علمی همان گیاهان را از او می‌پرسد کشاورز، گیج می‌شود و فقط به او نگاه می‌کند. «بنگاه اقتصادی» یکی از همان مفهوم‌ها است. ما عضو بنگاه‌های اقتصادی هستیم و بدون آنکه چیز زیادی درباره این بنگاه‌ها بدانیم به توسعه و رشدشان کمک می‌کنیم.

هدف موسسه کارآفرین آوای مشاهیر:

اینها پرسش هایی هستند که سعی شده در این مقاله در موسسه کار آفرین آوای مشاهیر در راستای آموزش بورس در شیراز منتشر شده است . به طور مختصر پاسخ داده شوند. پس تا پایان با ما همراه باشید.

بنگاه اقتصادی (Economic Firm)

بنگاه اقتصادی را می‌توان یک سازمان یا مجموعه‌ای از منابع، شامل منابع مالی، انسانی، ابزارهای تولید، دانش فنی و هر چیزی که برای تولید کالا و ارائه خدمات مورد نیاز باشد، تعریف کرد که در کنار یکدیگر، کالا یا خدمت مشخصی را با هدف کسب سود، ارائه می‌دهند. به طور معمول، بنگاه‌های اقتصادی با هدف کار در یک بازه زمانی طولانی ایجاد می‌شوند.

سه‌گانه چرخ اقتصاد، خانواده و بنگاه‌ها

خانواده و بنگاه‌های اقتصادی به شکل جالبی به هم گره خورده‌اند. ما در خانواده زندگی می‌کنیم؛ چه این خانواده یک نفره باشد و چه چند نفره، هر کدام از ما نقشی در این تعریف اجتماعی داریم. از طرفی، بنگاه‌ها نیز از افرادی تشکیل شده‌اند که هر کدام عضوی از یک خانواده هستند. در نتیجه، ما خودمان و اعضای خانواده‌مان را در اختیار بنگاه‌ها قرار می‌دهیم تا از این راه بتوانیم درآمد داشته باشیم. نکته جالب‌تر اینجا است که ما درآمد حاصل از فعالیت اقتصادی خود در یک بنگاه را صرف خرید محصول یا خدمات از سایر بنگاه‌ها می‌کنیم. بنگاه‌ها نیز وقتی پول کم می‌آورند به سراغ منابع مالی خانواده‌ها می‌روند تا این کمبود مالی را جبران کنند. به این وضعیت گردشی بین خانواده و بنگاه‌ها، «چرخه اقتصاد» می‌گویند. البته ماجرای چرخه اقتصادی، کمی پیچیده‌تر از این حرف‌ها است. چون ما تاثیر نقشی به نام «دولت» و «اقتصاد کشورهای دیگر» را در نظر نگرفته‌ایم. اما حتی بدون این دو بخش نیز، خانواده و بنگاه اقتصادی کاملا به هم گره خورده‌اند. می‌توان این‌طور برداشت کرد که از زمان آشنایی ما با بنگاه‌های اقتصادی زمان زیادی می‌گذرد. در چرخه اقتصاد، ما بخشی از بنگاه‌ها هستیم که از بنگاه‌ها خرید می‌کنیم. شاید به همین دلیل است که اقتصاددان‌ها از واژه «بنگاه» خیلی خوششان می‌آید.

نگاهی به معیار نفرات بنگاه‌های اقتصادی

هر کشور، بسته به زمینه، شرایط اقتصادی و موارد بی‌شمار دیگری معیار مشخصی برای در نظر گرفتن ابعاد یک بنگاه اقتصادی دارد. اجازه بدهید نگاهی فهرست‌وار به چند کشور جهان و معیار آنها برای بزرگی و کوچکی بنگاه‌ها بیندازیم:

  • چین: بنگاه‌های کوچک بین ۵۰ تا ۱۰۰ نفر و بنگاه‌های متوسط بین ۱۰۱ تا ۵۰۰ نفر نیرو
  • ژاپن: بنگاه‌های کوچک، کمتر از ۲۰ نفر و بنگاه‌های متوسط بین ۲۰ تا ۳۰۰ نفر نیرو
  • کانادا: بنگاه کوچک، کمتر از ۱۰۰ نفر نیرو با فروشی کمتر از ۵ میلیون دلار کانادا و بنگاه متوسط بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ نفر نیرو با فروشی بین ۵ تا ۲۰ میلیون دلار کانادا
  • آمریکا: بنگاه کوچک و متوسط: کمتر از ۵۰۰ نفر نیرو
  • ایران: در ایران، تعریف مشخصی از بنگاه‌های کوچک و متوسط ارائه نشده‌ و این ماجرا از یک سازمان به سازمان دیگر متفاوت است. با این وجود در یک طبقه‌بندی، بنگاه‌های کوچک شامل سه گروه ۴۹-۱۰ نفر نیرو، ۹۹-۵۰ نفر نیرو، ۱۴۹-۱۰۰ نفر نیرو و بنگاه متوسط ۱۵۰ نفر نیرو جای می‌گیرند.

مالکیت بنگاه اقتصادی

بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مالکیت بنگاه‌های اقتصادی به سه دسته دولتی، تعاونی و خصوصی تقسیم می‌شود. بنگاه های اقتصادی دولتی، به طور مستقیم یا غیر مستقیم در مالکیت دولت یا سایر نهادهای عمومی قرار دارند. در بنگاه‌های اقتصادی تعاونی، یک همکاری متقابل بین اعضای این بنگاه وجود دارد و همه آنها با هم مالک بنگاه هستند و در بخش خصوصی نیز، هر بنگاه به یک یا چند نفر تعلق دارد.

با سه ساختار اصلی بنگاه‌های اقتصادی آشنا شوید

 

هر بنگاه اقتصادی در یکی از سه ساختار اصلی زیر جای می‌گیرد. این ساختارها، به بنگاه‌ها هویتی قانونی می‌دهند و مسیر توسعه آن را مشخص می‌کنند. قبل از انتخاب هر ساختار باید مزایا و معایبش را بررسی کنید و با توجه به موقعیت فعلی و اهدافی که از راه‌اندازی بنگاه دارید نوع مناسب خود را برگزینید. این ساختارها شامل موارد زیر می‌شوند:

۱- مالکیت فردی

مالک و کنترل کننده این ساختار، تنها یک نفر است. این نوع از بنگاه، یکی از رایج‌ترین شکل‌های کسب وکاردر کشورهایی مانند آمریکا است. بزرگ‌ترین مزیت ساختار مالکیت فردی این است که مالک یا مدیر، صاحب همه کسب و کار است و به این ترتیب، تمام سودها به او تعلق می‌گیرد. در این نوع کسب و کار، آزادی عمل زیادی در انتخاب روش اداره تجارت وجود دارد. علاوه بر این، به دلیل محدود و کوچک بودن فعالیت‌های این ساختار، تعداد کارکنان کم است و اداره کردن آن نیز بسیار راحت‌تر صورت می‌گیرد. ساعت‌های کار انعطاف‌پذیر نیز یکی دیگر از مزیت‌های این نوع از کسب و کار به شمار می‌روند. با وجود آنکه شروع فعالیت در این نوع ساختار به مجوزهایی نیاز دارد اما مالک می‌تواند هر وقت که خواست کار خود را شروع یا تمام کند. مزیت دیگر این کسب و کار، حفظ اسرار تجاری است و رقبا اطلاعات بسیار محدودی از ماجراهای داخلی دارند. بسیاری از کارآفرین‌های مستقل معتقدند که بهترین ویژگی کسب و کارهای انفرادی، احساس رضایتی است که از این کار به دست می‌آورند. گذشته از مزیت‌هایی که در ساختار انفرادی وجود دارد، وجود سه نقطه ضعف را نمی‌توان انکار کرد:

  • مسئولیت نامحدود
یک مطلب جالب دیگر بخوانید؛  وال استریت کجاست؟

این مورد، هم می‌تواند نقش یک مزیت و هم یک نقطه ضعف را بازی کند. مسئولیت نامحدود، وقتی به یک نقطه ضعف تبدیل می‌شود که کسب و کار دچار بحران شده و بدهی زیادی بالا آورده باشد. در این صورت، تمام انگشت‌ها به سمت یک نفر گرفته می‌شوند؛ مدیر بنگاه.

  • اندازه محدود

کسب و کار انفرادی یک مبارزه تک نفره است. تاریخ به ما نشان داده که هیچ لشکر تک نفره‌ای نمی‌تواند فاتح پیروزی‌های بزرگ باشد. در نتیجه، کسب و کارهای انفرادی نیز از پتانسیل رشد بسیار محدودی برخوردار هستند. چون مدیر باید به طور همزمان، چندین نقش را بازی کند. مثلا هم مدیر باشد، هم فروشنده، هم حسابدار و گاهی حتی نقش تولید کننده را هم بر عهده داشته باشد. اگر فردی که مالک یک کسب و کار انفرادی است بخواهد تجارتش را توسعه دهد باید از زیر پرچم ساختار انفرادی خارج شود.

  • عمر محدود

شیشه عمر بنگاه‌ انفرادی به عمر صاحب آن گره خورده است. اگر مدیر این بنگاه فوت کند، به زندان بیفتد یا هر حادثه دیگری برایش رخ بدهد، کسب و کارش نیز با او سقوط می‌کند.

۲- شراکتی

این ساختار، موسسه‌ای است که از دو یا چند نفر به عنوان شرکای کاری تشکیل شده است. این افراد با هدف کسب سود با هم همکاری می‌کنند. شرکا در مواردی مانند شیوه تقسیم سود و زیان، شرایط ورود و خروج یک شریک، محدوده وظایف هر شریک، روش‌های حل اختلاف‌های پیش‌بینی نشده و شیوه تقسیم دارایی در زمان فسخ شراکت با هم به توافق می‌رسند. از مزیت‌های این ساختار می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • افزایش منابع و اعتبار

در ساختار انفرادی، مالک اصلی که تنها یک نفر بود باید برای تامین هزینه‌های بنگاه خود تلاش می‌کرد و اغلب از پس‌اندازهای شخصی برای این کار بهره می‌گرفت. اما در ساختار شراکتی چند نفر با هم روی یک کسب و کار سرمایه‌گذاری می‌کنند. در نتیجه، بار این تامین سرمایه بر دوش یک نفر سنگینی نمی‌کند.

  • افزایش قابلیت تصمیم‌گیری درست

تصمیم‌هایی که در یک ساختار شراکتی گرفته می‌شوند به دلیل همفکری بین شرکا، تخصصی‌تر و هوشمندانه‌تر خواهند بود.

  • افزایش امکان رشد و توسعه اقتصادی

به دلیل افزایش منابع سرمایه و بهبود تصمیم‌گیری‌ها امکان رشد و توسعه بنگاه در ساختار شراکتی بسیار بیشتر از ساختار انفرادی است.