درخواست مشاوره تماس

جشنواره

بورس در شیراز

معامله گران:

همه معامله گران (چه برنده و چه بازنده)، تجربیات مشابهی دارند. قصد داریم به خلاصه‌ای از کتاب معامله گر منضبط، اثر مارک داگلاس بپردازیم.

اکثر معامله گران حرفه‌ای کتاب‌های مارک داگلاس را به عنوان راهنمای ورود به بازار نمی‌دانند، بلکه کتاب‌هایی می‌دانند که مطالعه آنها برای هر معامله‌گری که خواهان موفقیت و کسب سود در بازارهای مالی است ضروری است. داگلاس معتقد است که موفقیت در تجارت ۸۰ درصد روانی و تنها ۲۰ درصد به روش های معامله گری اعم از تکنیکال و فاندامنتال بستگی دارد.

در این مقاله که توسط موسسه کارآفرین آوای مشاهیر تهیه گردیده،  . به طور خلاصه مراحل لازم برای بدست آوردن موفقیت در محیط بازارهای مالی را بیان کرده‌ایم. با ما همراه باشید…

بورس در شیراز

تجربه مشترک همه معامله گران

هر دو گروه به‌هرحال در نقطه‌ای از حرفه معامله‌گری خود، تشویش، اضطراب، ناکامی و درد روانی ناشی از شکست را تجربه کرده‌اند. آن عده‌ی کوچک از معامله‌گرانی که موفق به عبور از این مرحله و گردآوری ثروت شده‌اند، کسانی بوده‌اند که عاقبت خود را برای شناخت موانع پیچیده‌ی روان‌شناختی در حیطه‌ی معامله‌گری و غلبه بر این موانع به‌زحمت انداخته‌اند. البته این کار حتی برای بهترین و باهوش‌ترین آن‌ها، چندین سال به طول انجامیده است.

اندیشیدن و کسب آمادگی، لازمه دوام در بازار بورس

معامله‌گرانی که وقت صرف می‌کنند تا بیندیشند و آمادگی کسب کنند در بازار دوام خواهند آورد و احتمالاً کامیاب خواهند شد. تنها عده‌ی معدودی از معامله گران به این درک رسیده‌اند که تنها خودشان مسئولیت کامل نتایج اعمال خود را بر عهده‌ دارند. حتی تعداد کمتری از آن‌ها، الزامات روان‌شناختی این‌چنین درکی را پذیرفته‌اند و می‌دانند باید در قبال آن‌ها چه‌کار کنند.

تعداد اندکی از معامله‌گران صاحب سود می‌شوند!

علی رقم رشد عظیم خدمات در حوزه معامله‌گری، یک واقعیت اجتناب‌ناپذیر هنوز باقی است. کماکان تعداد اندکی از معامله گران کارآزموده، درصد بزرگی از سود را از بازار می‌گیرند و هرساله معامله گرانی که علم پایینی دارند بازنده های بازار هستند.

سود یک معامله گر در مقابل ضرر صدها معامله گر دیگر در بورس

در معاملات آتی به ازای هر یک دلار که یک معامله‌گر به‌عنوان سود شناسایی می‌کند، یک معامله‌گر دیگر باید متضرر شود. به‌عبارت‌دیگر، آن سودی که آن عده‌ی اندک به‌صورت مستمر از بازار کسب می‌کنند، مستقیماً از جیب صدها معامله‌گر دیگری می‌آید که با فداکاری، آن عده قلیل را در موفقیت‌های روزانه‌شان یاری می‌دهند!

موفقیت در گرو پیروی از فرصت ها

ازآنجا که سیستم‌های معامله‌گری تعریفی از فرصت‌ها در خود دارند و طبق آن‌ها پیشنهاد‌هایی را ارائه می‌کنند، پیروی از پیشنهاد‌های آن‌ها می‌تواند به پرورش یک سری از مهارت‌ها منجر شود. اما باید دانست که این پیشنهاد‌ها، بیشتر جنبه راهنمایی برای یافتن یک مسیر مناسب را دارند. اما یک مهارت واقعی نه‌تنها مسیر را نشان می‌دهد، بلکه به‌طور خودکار شروع به رهبری فرد در این مسیر هم می‌کند. یک الگوی فکری، سازمان دهنده‌ی همه‌ی مهارت‌هاست و تعیین می‌کند که کدام مهارت و در چه زمانی باید مورد استفاده قرار گیرد.

معامله گری کار آسانی نیست!

اعتقاد به اینکه معامله گری کار آسانی است یکی از دلایل اصلی بروز این توقعات نابه‌جا و احتمالاً بزرگ‌ترین دلیلی است که چرا اغلب معامله گران قبل از فنا کردن سرمایه خود نمی‌توانند حتی از مراحل اولیه رشد عبور کنند.

تله روانشناختی

شروع به معامله گری با این فرض که معامله گری کار آسانی است، یک تله روان‌شناختی است که تقریباً همه معامله گران را به دام می‌اندازد. اما فهمیدن دلیل آن کار سختی نیست و در واقع به معیارهایی که شخص برای ارزیابی عملکرد خود و اندازه‌گیری میزان پاداش خود در نظر می‌گیرد برمی‌گردد. چهار فاکتور: زمان، کار، خبرگی و دستمزد در این معیارها نقش اساسی دارند.

شما قواعد بازی را تعیین کنید

برداشتی که از هر تغییر معین در قیمت دارید نتیجه باورهای شماست. به‌عبارت‌دیگر، به‌عنوان یک معامله گر مدام در حال ارزیابی گرانی ها، ارزانی قیمت ها بر مبنای عقاید خود در مقایسه با آینده هستید. چرا که این تنها راهی است که می‌توانید با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا (بازار نقدی سهام و آتی) و یا با فروش در قیمت بالاتر و سپس خرید در قیمت پایین‌تر (در بازار آتی) سود کسب کنید. تا مادامی‌که قیمت‌ها در نوسان هستند، می‌توانید این بازی خرید و فروش را انجام دهید و سود کسب کنید. این موقعیت برای همه معامله گران دیگر به‌طور یکسانی وجود دارد و هر کس، نحوه‌ی بازی خود را بر اساس اهداف، باورها، ادراک و قواعد خود خلق می‌کند و شما هم همین کار را می‌کنید.

کسب سود بدون مهارت در بورس!

بدون شک این امکان وجود دارد شخص بدون داشتن مهارت‌های مناسب بتواند در بازار پول دربیاورد. ولی بدون شک در ادامه دوباره همه آن را به بازار پس خواهد داد و مقداری هم از جیب، روی آن خواهد گذاشت که ماحصل آن چیزی جز همان زنجیره‌ی ناامیدی، درد، صدمات روانی و درنهایت ترس دائمی نخواهد بود.

عکس‌العمل مناسب معامله گر در شرایط خاص

اگر نشان دادن عکس‌العمل مناسب به شرایط خاص یک محیط (بدون آسیب زدن به خودتان)، فراتر از مهارت‌های شماست. پس حتماً نیاز است تا قواعد و محدودیت‌هایی را ایجاد کنید تا وقتی‌که کاملاً یاد نگرفته‌اید که چگونه به بهترین نحو حافظ منافع خود باشید، راهنمای شما باشند.

باورهای ذهنی معامله گر هنگام ورود با خروج کاملا متفاوت است!

در حین ورود به معامله، تمام باورهای ذهنی شما در مورد مسائلی چون فرصت در برابر تهدید، احساس جا ماندن از بقیه، نیاز به یک‌چیز مطمئن، اشتباه نکردن و از همه مهم‌تر امکان بردن سودهای کلان، دست‌به‌کار می‌شوند. در حین خروج نیز تعاریف ذهنی شما از طمع، زیان، شکست و … نقش‌آفرین هستند و ذهن شما درگیر این مسائل است. با توجه به این موارد و همچنین در نظر گرفتن پتانسیل سودهای کلان، به‌راحتی می‌توان درک کرد که چرا برای اغلب معامله گران، ورود به معامله خیلی آسان‌تر از خروج از معامله است.