راه مناسب برای یادگیری
طبق تحقیقات انجام شده گفته می شود بهترین روش یادگیری انجام کارهای واقعی است. یعنی کاری که می خواهید اقدام کنید و انجام دهید. بعد از آن جایگاه دوم به شبیه سازی یا چالش تعلق می گیرد. سعی کنید مطالبی که می خواهید به بهترین شکل یاد بگیرید از تمرین و شبیه سازی استفاده کنید چراکه در این حالت از ۳ بخش مغز به بهترین نحو استفاده می شود.
برای شرکت در کلاس های دوره جامع نوابغ بورس، کافی ست یک کامپیوتر یا گوشی هوشمند داشته باشید. آن وقت حتی اگر زمان زیادی هم برای کسب و کار دوم نداشته باشید، از طریق اینترنت به صورت زنده وارد کلاس میشوید و از مطالب آموزشی و کاربردی اساتید ما استفاده میکنید.
درخواست مشاوره
جهت مشاوره ثبت نام در دوره نوابغ بورس شماره موبایل خود را وارد کنید تا با شما تماس بگیریم
اگر میخواهید همین الان ثبت نام کنید بر روی دکمه زیر کلیک کنید
درخواست مشاوره
جهت مشاوره ثبت نام در دوره نوابغ بورس شماره موبایل خود را وارد کنید تا با شما تماس بگیریم
گواهی بین المللی پایان دوره نوابغ بورس
_ دریافت گواهی بین المللی، با شرکت در کلاس های آنلاین
_ شرکت کنندگان این دوره مدرک معتبر و بین المللی سازمان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و آموزش عالی را دریافت میکنند.
_ قابلیت تطبیق با برخی واحد های درسی دانشگاهی به منظور کسب مدارک و مدارج عالی در رشته های علمی کاربردی
_ امکان ارتقاء شغلی در محل کار
_ معرفی کار آموزان فارغ التحصیل به موسسات جویای نیروی کار ماهر
_ امکان تدریس در آموزشگاه ها
سرفصل ها و فهرست مطالب دوره جامع نوابغ بورس
فلسفه تحلیل تکنیکال
فلسفه یا منطق
هر چیزی که بتواند در قیمت تاثیر گذار باشد ، اعم از فاکتورهای سیاسی ، بنیادی ، جغرافیایی ، و یا سایر فاکتورهایی که در قیمت یک سهم یا کالا لحاظ شده است .
قیمت بر اساس روند فعلی تمایل به حرکت دارد و دوست دارد روند خود را حفظ کند به جای آن که تغییر روند دهد .
تاریخ تکرار می شود و این کلیدی است برای پیش بینی آینده از طریق تحلیل گذشته و یا اینکه بگوییم آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته .
سرمایه گذاران آگاه و زیرک تکنیکال در مرحله تجمع قیمت اقدام به ورود در بازار می کنند اگر روند پیش از آن نزولی باشد ، این سرمایه گذاران زیرک درمیابند که موانع و اخبار بدی که باعث نزول شده بود رو به کاهش است و آغاز مرحله مشارکت سرمایه گذارهای باهوش می باشد . زمانی که قیمت سریعا شروع به رشد می کند و اخبار اقتصادی در آینده نزدیک رو به بهبود می گذارد .
انعطاف پذیری و سازگاری تحلیل تکنیکال
تقریبا هیچ بازار و فضای معاملاتی وجود ندارد که نتوان این اصول را در آن به کار برد . تحلیلگر تکنیکال به راحتی می تواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد ، مورد مطالعه قرار دهد ، حتی اگر با دانش بنیادی او همخوانی نداشته باشد در حالی که اغلب تحلیلگران بنیادی چندان نمی توانند از جایی که هستند متوجه تغییر در روند قیمت های سهام یا کالاهای دیگر شوند .
زمان معاملاتی در واقع برش یا بخشی از زمان است که تحلیلگر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار یا صنعت یا رفتار یک سهم انتخاب می کند . به عنوان مثال باید مشخص کنند که این تحلیل مربوط به کوتاه مدت ، میان مدت ، یا بلند مدت است .
پیش بینی های اقتصادی
پیش بینی ، فرایند برآورد موقعیت های ناشناخته است . یک پیش بینی یک پیشگویی در مورد رویداد های آینده در اختیار ما می گذارد و می تواند تجارب گذشته را به پیش بینی حوادث آینده بدل سازد و در نهایت به ما در پیش بینی روند قیمتی نمودار ها کمک کرده و موجب ایجاد سود و افزایش دقت در یک تجارت می شود .
تحلیل گر تکنیکال یا اصطلاحا چارتیست شخصی است که از نمودار ها و گراف های مربوط به قیمت ها و سطوح قیمتی گذشته استفاده می کند تا روند آینده آن را توصیف و پیش بینی کند . یک تحلیلگر تکنیکال الزاما به دنبال الگوهای مشهور بازار و سطوح حمایت و مقاومت است تا آن ها را به شکل سودمندی معامله کند . چارتیست ها معاملات خود در همه بازار های مالی و هرجایی که ابزار های مالی معامله می شوند ، اعم از بازار سهام ، ارز ، کالا و … انجام می دهند . یک چارتیست همچنین با عنوان تحلیل گر تکنیکال نیز شناخته می شود .
برخی انتقادات در مورد تحلیل تکنیکال و نظریه ورود تصادفی (Walk Random)
یکی از مباحث در مورد این است که، هرکسی پیش گویی خود را در مورد هر روندی در بازار دارد و دیگری این است که، چگونه قیمت های گذشته و اطلاعات آن می تواند در مورد قیمت های آینده و پیش گویی روند ها و جهت های حرکتی به تحلیل گر کمک کند . نمودار ها به ما می گویند بازار در کجا قرار دارد و ما می توانیم با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت و استفاده از نظریه ورود تصادفی نسبت به اخذ معاملات در بازار های مالی اقدام کنیم .
همه چیز در قیمت لحاظ شده است .
قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند .
تاریخ تکرار می شود .
نظریه داو
چالرز داو، بنیانگذار داوجونز و موسس وال استریت ژورنال می باشد. نظریه داو پس از مرگ وی با جمع آوری مقالاتش شکل گرفت.
1- همه چیز در میانگین ها لحاظ می شود.
۳- روندهای بزرگ دارای ۳ مرحله هستند.(–مرحله تراکم یا تجمیع: سرمایه گذاران آگاه در این مرحله وارد می شوند.–مرحله مشارکت عمومی: اکثر تحلیل گران شروع به ورود می کنند.–مرحله توزیع: مرحله ای که رسانه ها به طور گسترده شروع به انتشار اخبار و تحلیل های مثبت می کنند.)
۴- شاخص ها باید یکدیگر را تایید کنند.
۵- حجم معاملات باید روند را تصدیق کند.
۶- روندها تا زمانی که اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکنند به حرکت خود ادامه می دهند.
استفاده از قیمت های پایانی و خطوط
خط روند از مهمترین و رایج ترین موضوعات تحلیل تکنیکال می باشد . اگر به درستی رسم شود می تواند به اندازه هر روش دیگری دقیق و کارا باشد . خطوط روند به آسانی قابل تشخیص می باشد و معامله گر ها آنها را روی چارت با استفاده از قیمت های پایانی ترسیم می کنند . نتیجه بدست آمده از ترسیم خطوط روند ، ایده خوبی از جهت بازار فعلی و آینده در اختیار معامله گران قرار می دهد .
چند انتقاد به نظریه داو
امروزه بیشتر تحلیلگران تکنیکال با مبانی نظری داو آشنایی دارند . حتی با وجود دخالت تکنولوژی پیچیده کامپیوتر و پیشرفت هایی که در علم تحلیل تکنیکال رخ داده است ، همچنان پایه و اساس مباحث تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد .
هرچند تئوری داو جونز در طی این سال ها در تشخیص بازارهای افزایشی یا کاهشی بسیار موفق عمل کرده اما نظریات او جای انتقاد نیز دارد . به طور متوسط 20 تا 25% از تحرکات بازار پیش از به وجود آمدن اخطار خرید و فروش ، توسط نظریه داو قابل مشاهده نیست . اخطار خرید را در مرحله دوم افزایش یا موج دوم صعود با استفاده از این نظریه می توان دریافت کرد . یعنی زمانی که قیمت درموج دوم بالاتر از پیک موج صعودی قبل باشد . این درحالیست که در این مرحله اکثر سیستم های تکنیکال مبتنی بر اساس روندها ، شروع به شناسایی و شرکت در روند موجود می کند . باید یادآور شد که داو هرگز مدعی پیش بینی روند ها نبوده است و صرفا ظهور بازارهای افزایشی یا کاهشی را جستجو کرده است و قصد داشته است که بخش بزرگ میانی از حرکت بازار بدست آورد .
ساختار نمودار
انواع نمودارهای موجود
نمودارهای خطی
نمودار های میله ای
نمودار های شمعی
نمودارهای حسابی در مقابل نمودارهای لگاریتمی
نمودار های تحلیل تکنیکال دارای دو مجوز می باشند : محور x ( افقی) برای نمایش زمان ، محور y ( عمودی ) برای نمایش قیمت است . تفسیر و تحلیل نمودار سهام بسته به نوع مقیاس قیمت مورد استفاده در هنگام مشاهده نمودار ، می تواند در بین معامله گران مختلف متفاوت باشد ، بیشتر نرم افزارهای تحلیل تکنیکی می توانند سبک های مختلف نمودار را به نمایش بگذارند . محور y ( عمودی ) که نشان دهنده تغییرات قیمت سهام است ، دارای دو مقیاس قیمت می باشد که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گرد این مقیاس ها عبارت اند از :
- مقیاس خطی ( حسابی ) : نمودار خطی نشان دهنده قیمت در محور y ( عمودی ) با استفاده از فاصله مساوی بین قیمت های تعیین شده است . نمودار های خطی مقادیر مطلق را نشان می دهند و تغییرات قیمت آن بصورت عددی محاسبه می شود .
- مقیاس لگاریتمی ( درصدی ) : نمودار لگاریتمی که به آن log نیز گفته می شود ، فاصله قیمت را در محور عمودی یا y وابسته به درصد تغییرات قیمت است .
نمودار روزانه، هفتگی و ماهانه
با استفاده از نمودار های میله ای روزانه ، به طور میانگین حرکات قیمت را می توان به مدت 3 تا 9 ماه نشان داد . برای دیدن روند بلند مدت می بایست از نمودار های هفتگی یا ماهانه استفاده کرد . در نمودار های هفتگی میله ای ، هر میله یا خط عمودی نمایانگر محدوده نوسان قیمت در طول یک هفته می باشد و در نمودارهای ماهانه نیز هر خط عمودی یا هر میله نشان دهنده محدوده نوسان قیمت در طول یک ماه می باشد . نمودار هفتگی می تواند به 5 سال عقب تر بازگردد و نمودار ماهانه تا 20 سال قبل را نیز پوشش می دهد . ترسیم این نمودارها روش ساده ای است که به تحلیل گر کمک می کند تا گذشته یک سهم را بررسی کند در حالی که این بررسی با استفاده از نمودارهای روزانه امکان پذیر نیست .
مفاهیم مقدماتی روند
تعریف روند
تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص می شود . این زیگزاگ ها همانند یکسری موج های پی در پی می باشند که شامل موج های صعودی (پیک ها یا رالی ها ) و موج های نزولی ( حفره ها ) می باشند . برآیند حرکت این موج های صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل می دهند .
جهت روند
روند صعودی
روند نزولی
روند خنثی
دسته بندی روند
روند های کوتاه = کمتر از سه هفته
روند های متوسط = از سه هفته بیشتر تا سه ماه
روند های بزرگ = شش تا یکسال حداقل
- حمایت و مقاومت :
تعریف مقاومت : محدوده یا سطحی از قیمت است که در آن فشار عرضه بر فشار تقاضا غلبه می کند و قیمت رو به کاهش می گذارد .
تعریف حمایت : منظور از حمایت محدوده یا سطحی که در آن تمایل به خرید به اندازه کافی قوی هست که بر فشار فروش غلبه کند . نتیجه این امر این است که شیب نزول به صفر می رسد و قیمت دوباره افزایش می یابد .
- خطوط روند
تعریف خط روند صعودی : خط صافی است که انتهای موج های ( حفره ها ) نزول ( تصحیح گر ) را به یک دیگر متصل می کند و شیب مثبت دارد .
تعریف خط روند نزول : خط صافی است که انتهای موج های صعودی ( تصحیح گر ) را به یکدیگر متصل می کند و شیب منفی دارد .
- شیب نسبی خط روند
شیب نسبی روند مطلب بسیار مهمی است . به طور کلی اکثر خط روندهای صعودی تمایل به حرکت در نزدیکی شیب 45 درجه دارند .
برخی چارتیست ها ابتدا خطی به زاویه 45 درجه که از نقاط مهم و حساس می گذرد را رسم می کنند و به عنوان خط روند اصلی استفاده می کنند .
خط 45 درجه یکی از تاکتیک های مورد علاقه W.D.GANN بوده است . این خط بازتاب وضعیت صعودی یا نزولی قیمت در حالتی است که قیمت و زمان به تعادل کامل رسیده باشد .
خط کانال
خط کانال یا به اصطلاح خط برگشت ، حالت مفید دیگری از تکنیک خط روند است . گاهی اوقات روند قیمت بین دو خط موازی ( خط روند اصل و خط کانال ) شکل می گیرد .
درصد فیبونانچی
سری فیبوناچی و نسبتهای آن میتوانند در بازار سهام برای پیشبینی روند قیمتها استفاده شوند. تحلیلگران پس از بررسی نمودارهای قیمت سهام و روند آنها، به وجود ارتباط بین نسبتهای فیبوناچی و نمودارها دست یافتند. نسبتهای فیبوناچی را میتوان با نقاط مهم در روندها تطبیق داد و به سطوح مقاومت و حمایت رسید. از طریق این سطوح میتوان نقاط ورود و خروج به یک سهم را به دست آورد.
در طی زمان ابزارهای فیبوناچی بسیاری برای تحلیل نمودارها و نقاط بازگشت معرفی شده است. این ابزارها نشاندهنده محدودههای حمایت و مقاومت هستند که با روشهای گوناگون رسم میگردند. این سطوح بازگشتی، مانند حمایت و مقاومتهای قبلی که فقط قیمتی خاص را نقطه حساس تلقی میکردند، نیستند و میتوانند علاوه بر قیمتی خاص، یک منحنی روی نمودار، خطی مورب یا زمان خاصی را به عنوان نقاط حساس حمایت و مقاومت تعریف کنند.
از میان ابزارهای موجود، چند ابزار بیشترین کاربرد را دارند. فیبوناچی اصلاحی، فیبوناچی خارجی، فیبوناچی انبساطی، فیبوناچی پروژکشن، فیبوناچی اکسپنشن و … از مواردی هستند که به وسیله آنها میتوان روند قیمت سهام را پیشبینی کرد .
شکاف های قیمت
شکاف قیمت به بیان ساده محدوده ای از نمودار است که در آن معامله ای انجام نشده است.
شکاف در روند صعودی:
باز شدن قیمت بالاتر از قیمت بالایی روز قبل شکاف یا فضای بازی را ایجاد می کند که درطول روز
پر نمی شود.
شکاف درروند نزول:
در روند نزول بالاترین قیمت روز،کمتر از قیمت پایین روز قبل است وتشکیل یک شکاف می دهد.
نکته:شکاف درروند صعودی نشانه استحکام روند و در روند نزول نشانه ضعف روند می باشد.
انواع شکاف:
1 -شکاف شکست
2 -شکاف فرار یا اندازه گیری
3 -شکاف خستگی
بخش الگوهای قیمت
الگوهای برگشتی
(سر و شانه ها، سقف ها و کف های سه قلو، سقف ها وکف های دوقلو، نعلبکی ها واسپایک ها)
الگوهای ادامه دهنده
الگوی مثلث (مثلث متقارن، مثلث افزایشی، مثلث کاهشی ) الگوی ( پهن شونده، پرچم های مثلث و پرچم های چهارگوش، کنج ها، تشکیل الگوهای مستطیل، الگوی ادامه دهنده سر و شانه ها )
پیدا کردن هدف قیمت
وقتی ببینیم که نزدیک کفها فشار فروش کاهش پیدا کرده است به طبع میتوانیم احتمال افزایش قیمت را بدهیم. عکس این حالت هم در سقفهای قیمتی کاملاً برقرار است.
به این معنا که در هنگامی که قیمت با سطوح بالایی یا همان مقاومتهای ما برخورد میکند، اگر حجم معاملات ما کم باشد، میتواند نشان دهنده این باشد که قدرت خریداران رو به کاهش است و کم کم فروشندگان قدرت را از خریداران میگیرند و با این اتفاق باید منتظر کاهش قیمتها در سقفها باشیم. حجمها بسیار مهم هستند. حتی در الگوهای قیمتی و الگوهای ادامه دهنده، حجمها همیشه یک عامل تأیید کننده هستند و همیشه باید به آنها توجه داشته باشیم.
تغییرات در الگوی ایده آل
حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است. هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیش تعیین شده دارند. میزان تحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
هر چه شکلگیری یک الگو مدت زمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد. بسیاری از الگوهای نموداری از لحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
تایید و واگرایی
واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آن مقطع زمانی است. این وضعیت بیانگر ضعف معاملهگران در گام آخر بوده و در این شرایط بازار آماده چرخش است.
بهبیاندیگر واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند. همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد. در بیشتر مواقع برگشتهای بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم. از واگراییها میتوان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص دهیم.
برای تشخیص واگرایی از اندیکاتورهای مختلف استفاده میکنیم. اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهمترین و پراستفادهترین ابزار برای تشخیص واگرایی است. از سایر اندیکاتورها مانند RSI ،CCI و … هم میتوان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.
اهمیت حجم معامله
در این قسمت توضیحاتی اجمالی دربارهی اهمیت حجم معاملات ارائه خواهیم کرد .میزان حجم معاملات میتواند شدت یا فوریت پنهان شده در حرکت قیمت را به ما نشان دهد. همچنین حجم معاملات سنگینتر نشان دهندهی تمایل یا فشار بیشتر است.
تحلیلگران میتوانند با بازنگری سطح معاملات همراه با حرکات قیمت ، میزان تمایل یا فشار برای خرید یا فروش را در حرکت بازار بهتر ارزیابی کنند. سپس میتوانند از این اطلاعات برای تأیید حرکت قیمت یا هشدار مبنی بر اینکه حرکت قیمت ممکن است عوض شود یا این حرکت نامطمئن است، استفاده کنند.
به عنوان یک قانون کلی، حجم معاملات باید در جهت روند قیمت موجود، افزایش پیدا کند یا گسترده شود.
در روندهای صعودی حجم معاملات همزمان با افزایش قیمت باید افزایش پیدا کند. و در مواقع بوجود آمدن حفرهها نیز باید کاهش پیدا کند تا وقتی که الگو ادامه دارد حجم هم باید روند قیمت را تأیید کند.
حجم معاملات
حجم معاملات به عنوان یک شاخص ثانویه
به تعداد معاملات خرید و فروشی که در یک بازه زمانی بر روی یک سهم انجام می پذیرد ، حجم معاملات آن سهم و به تعداد معاملات خرید و فروش کل سهام موجود در بازار در یک بازه زمانی ، حجم معاملات بازار گفته می شود . لازم به ذکر است که بازه زمانی را می توان روزانه ، هفتگی ، و یا ماهانه در نظر گرفت . حجم معاملات را می توان برای تمام بخش های بازار مانند شاخص بورس ، شاخص صنعت یا سهم خاص مورد بررسی قرار داد. حجم معاملات روزانه با خط های عمودی در پایین نمودار روزانه قیمت رسم می گردد. همچنین حجم معاملات می تواند به صورت هفتگی رسم شود. این مقدار کلی برای یک هفته زیر نمودار قیمت هفتگی رسم می شود. به ندرت حجم ماهیانه به کار برده می شود.
یکی از نکات قابل توجهی که در حجم معاملات وجود دارد این است که حجم معاملات باید تایید کننده روند معاملات باشد و این مهمترین کاربردی است که حجم معاملات می تواند در تحلیل سهام داشته باشد .
جمع بندی اصول حجم معامله
میزان حجم معاملات شدت یا فوریت پنهان شده در حرکت قیمت را نشان می دهد. حجم معاملات سنگین تر نشانگر تمایل یا فشار بیشتر است. با بازنگری سطح معاملات همراه با حرکات قیمت تحلیل گران می توانند میزان تمایل یا فشار برای خرید یا فروش را در حرکت بازار بهتر بسنجند. سپس این اطلاعات می تواند برای تایید حرکت قیمت یا هشدار برای اینکه حرکت قیمت نامطمئن است به کار رود. بیان مختصر این قانون چنین است: حجم معاملات می بایست در جهت روند قیمت موجود افزایش یافته یا گسترده شود.
میانگین های متحرک
ارتباط میانگین متحرک و چرخه زمانی
میانگین متحرک یکی از ساده ترین و پرکاربرد ترین اندیکاتورها در پیش بینی قیمت سهام شرکت ها می باشد. البته همانند سایر اندیکاتور ها، از آنجایی که میانگین متحرک، میانگین قیمت ها در گذشته را نشان میدهد صرفا مسیر حرکتی گذشته را ترسیم میکند
کاربرد میانگین متحرک این است که قیمت سهام را هموار سازی میکند و در واقع میانگین قیمت ها را برای یک دوره خاص محاسبه میکند. به عنوان مثال اگر میانگین متحرک ۲۰ روزه را در نمودارها انتخاب کنیم در واقع اندیکاتور میانگین های قیمت ۲۰ روز گذشته را محاسبه میکند یعنی هر نقطه از نمودار میانگین قیمت ۲۰ روز گذشته می باشد. بنابراین می توان به سادگی با در نظر گرفتن شیب قیمت ها جهت حرکتی نمودار را تشخیص داد. یعنی اگر میانگین متحرک ۲۰ روزه دارای شیب زیادی باشد نشان میدهد که میانگین قیمت ها در ۲۰ روز گذشته افزایشی بوده است.
توسعه میانگین متحرک
میانگین متحرک، یک اندیکاتور تکنیکال پرکاربرد در بازارهای مالی است که اغلب در دوره های ۱۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ به کار برده می شود. میانگین های متحرک به طور کلی جزء اندیکاتورهای دنبال کننده روند قرار می گیرند و همچنین سطوح مقاومت و پشتیبان را شناسایی می کنند. دو میانگین متحرک بسیار رایج عبارت اند از؛ میانگین متحرک ساده یا SMA که میانگین قیمت در یک دوره زمانی مشخص است و میانگین متحرک نمایی یا EMA که وزن بیشتری برای آخرین قیمت ها قائل است.
باندهای بولینگر
باندهای بولینگر (BB) در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی توسط جان بولینگر، تحلیلگر امور اقتصادی و معاملهگر ایجاد شد.
باندهای بولینگر به طور گسترده، به عنوان ابزاری برای تحلیل تکنیکال استفاده میشود و در اصل، یک اندازهگیر اسیلاتور است که کم یا زیاد بودن نوسان بازار و هم چنین شرایط خرید یا فروش بیش از حد را نشان میدهد.
ایده اصلی در اندیکاتور باندهای بولینگر (Bollinger Bands)، نشان دادن نحوه پراکندگی قیمت در اطراف میانگین متحرک است. این اندیکاتور از باند بالایی، باند پایینی و خط میانگین متحرک، که به آن باند وسط نیز میگویند تشکیل شده است.
استفاده از باندهای بولینگر برای تعیین هدف قیمت
باند بولینگر از چه اجزایی تشکیل شده است :
از سه قسمت تشکیل شده است :
۱٫ میانگین متحرک ساده : این میانگین متحرک ساده معمولا در بازه زمانی ۲۰ روزه تنظیم شده اند. میانگین متحرک ، میانگینی از قیمت سهم در طول یک بازه زمانی (که معمولا ۲۰ روزه می باشد) است. منظور از متحرک بودن میانگین این است که قیمت در بازه های زمانی مختلف ، یکسان نمی باشد، بلکه متغیر می باشد .
۲٫ باند بالایی : با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده می شود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
۳٫ باند پایینی : با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده می شود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.
زمانی که باند بولینگر باریک می شود به این معنا می باشد که نوسانات در قیمت سهم در حال کاهش یافتن هستند ، همچنین وقتی که باند بولینگر وسیع می شود این موضوع به این صورت تفسیر می شود که نوسانات در قیمت سهم در حال افزایش پیدا کردن می باشد. در همین قسمت دانستن این موضوع می تواند جالب باشد که وقتی باند بولینگر فشرده می شود از جهت دیگری ( که منظور خطوط روند که شامل میانگین متحرک و خطوط بالا و پایین آن است ) یک نوع سیگنال محسوب می شود مبنی بر اینکه روند سهم در حال تغییر کردن می باشد.
کاربرد میانگین متحرک در نمودارهای بلند مدت
نمی توان از میانگین متحرک همانند ابزارهایی که در تحلیل نمودارها به کار می روند برای پیش بینی حرکات قیمت استفاده کرد. میانگین های متحرک ابزارهای دنباله رو اطلاعات می باشند و به هیچ عنوان هدایت کننده نیستند. از آنها نمی توان برای جلو زدن از بازار استفاده کرد و صرفا عکس العمل آنها به بازار قابل بررسی می باشد. میانگین متحرک قیمت ها را تعقیب می کند و درباره شروع روند به ما اطلاع می دهد.
این اندیکاتور یک ابزار انعطاف پذیر است. با محاسبه میانگین داده های قیمت، خطی انعطاف پذیر به نمودار اضافه می شود که مشاهده روندهای داخل نمودار را ساده تر می کند. میانگین های متحرک دارای تاخیر زمانی نسبت به عملکرد بازار هستند.
میانگین متحرک 20 روزه نسبت به میانگین متحرک 200 روزه، ارتباط نزدیک تری با قیمت های روزانه دارد. با کم کردن دوره زمانی میانگین، این تاخیر زمانی کاهش پیدا می کند و لیکن هیچ وقت کاملا حذف نمی شود. هرچه میانگین متحرک برای دوره کوتاه تری محاسبه شود حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات قیمت دارد. حال آنکه میانگین های طولانی تر از حساسیت کمتری برخوردار می باشند. در بازارهایی که از ثبات بیشتری برخوردار می باشند میانگین های متحرک کوتاه مدت مفیدتر ظاهر می شوند در حالی که به نظر می آید در سایر مواقع استفاده از میانگین های طولانی تر و با حساسیت کمتر، کاربرد بیشتری داشته باشند.
بهینه سازی میانگین های متحرک
برای پیش بینی قیمت سهام، ابزارهای تکنیکال، مورد استفاده بوده و یکی از کاربردی ترین آنها، میانگین های متحرک می باشد. استفاده از دو میانگین متحرک، متداول ترین روش برای یافتن نقاط خرید و فروش به موقع بوده که نیازمند دو طول دوره های زمانی می باشد. طولهای بهینه برای دو دوره زمانی کوتاه مدت و بلند مدت برای هر سهم، با توجه به روند قیمتی اخیر آنها، متفاوت است. یافتن این طولهای بهینه با روش های سنتی، هزینه بر بوده و معمولا به جواب بهینه سراسری نمی رسند. بهترین راه، استفاده از ابزارهای هوشمند مانند الگوریتم ژنتیک است؛ الگوریتم ژنتیکی که در این تحقیق به کار رفته، الگوریتم ژنتیک بهبود دهنده تطبیق پذیر(به اختصار ژبت) می باشد که خیلی سریع تر به جواب بهینه سراسری می رسد.
اسیلاتورها
کابرد اسیلاتورها در رابطه با روند
اسیلاتور ها (oscillators) یا ترجمه فارسی آن ارتعاش سنج , نوسانگر به مجموعه ای از اندیکاتور ها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتور ها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهم باشند و ما را از میزان هیجان خرید و فروش حاضر در معاملات اگاه کنند
برای همین اسیلاتور ها دارای دو محدوده هستند، اشباع خرید اشباع فروش. پس تفاوت میشود قرار گرفتن محدوده خرید و فرش هیجانی در اسیلاتور ها. وقتی بازاری که با آن کار میکنید روندی قوی ندارد یا رنج است این مناطق هیجان خرید و فروش به درستی نقاط ورود و خروج را به شما نشان میدهند. ولی در یک بازار قوی و روند دار، رفتن اسیلاتورها در مناطق اشباع خود حکایت از قوی بودن و ادامه دار بودن روند فعلی دارند. پس این مهم است که نموداری که تحلیل می کنید روند دار است یا خنثی!
اندازه گیری جنبش
عموما جنبش نرخ تغییر قیمت اوراق بهادار را اندازه می گیرد. با افزایش قیمت یک اوراق بهادار، جنبش قیمت افزایش می یابد. هر چقدر قیمت سریعتر بالا رود سرعت افزایش جنبش بیشتر می شود. اگر سرعت این افزایش کند شود، جنبش هم آهسته می شود. هنگامیکه اوراق بهادار بصورت هموار معامله شود جنبش شروع به کاهش از سطوح بالای قبلی خود می کند. بهرحال، کاهش جنبش در مواجه با معامله غیر مستقیم همیشه نزولی نیست. این به این معنی است که جنبش در حال بازگشت به سطح میانی تر است.
شاخص کانال کالا (CCI)
شاخص کانال کالا” (Commodity Channel Index)، اندیکاتوری است که توسط “دونالد لامبرت” ایجاد شده است. علی رغم هدف اولیۀ این اندیکاتور که تعیین روندهای جدید بود، از آن امروزه به شکل گسترده ای برای ارزیابی سطح کنونی قیمت ها در ارتباط با میانگین اش استفاده می شود.
این اندیکاتور حول و حوش خط میانی صفر و بین +100 تا -100 نوسان دارد. خط میانی صفر، همان سطح قیمت متوازن شدۀ میانگین است. هر چه این اندیکاتور از خط میانی صفر بالاتر رود، رسیدن به سقف خرید بیشتر تضمین می شود و هرچه بیشتر وارد محوطۀ منفی شود، پتانسیل بیشتری برای افزایش قیمت وجود دارد.
اندیکاتور قدرت نسبی (RSI)
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی، مخفف Relative Strength Index است. RSI اندیکاتوری بازگشتی است که برای تأیید و تعیین نقاط قیمتی و سطوح بازگشتی بازار بهکاربرده میشود و به دلیل اینکه در دو سطح بین ۰ تا ۱۰۰ در حال نوسان است در شاخه اسیلاتورها گنجانده میشود. اندیکاتور RSI نشاندهندهی قدرت بازار و قدرت خریداران و فروشندگان نسبت به هم است و از همین حیث، شاخص قدرت نسبی نامیده شده است. در تنظیمات RSI نیز عموماً از تنظیم ١۴ روزه استفاده میشود.
استوکاستیک ها (D%K)
تئوری این اندیکاتور بر پایه ی این مبحث است که قیمت پایانی در روند افزایشی تمایل دارد به سمت بالاترین قیمت دوره و در حالت نزولی تمایل دارد که به سمت پایین ترین قیمت دوره میل کند .
دوره مناسب برای استوکاستیک ها معمولا ۱۴ در نظر گرفته می شود.
در استوکاستیک ها از دو خط استفاده می شود که یکی را k% و دیگری را D% می نامند .
در نمودار استوکاستیک K% D% دو خط تراز بر روی تراز های ۲۰ و ۸۰ ترسیم می گردد که اعداد بالاتر از ۸۰ بیانگر این هستند که قیمت پایانی در بالاترین مقدار خود و نزدیک به سقف قیمتی است و اعداد پایین تر از ۲۰ بیانگر این هستند که قیمت پایانی نزدیک به پایین ترین مقدار خود و نزدیک به کف قیمتی است .
لری ویلیامز (%R)
اندیکاتور لری ویلیامز از گروه اندیکاتور های نوسان نما یا اسیلاتور ها می باشد.این اندیکاتور برای نمایش نموداری رفتار های هیجانی در معاملات طراحی شده و بر اساس قیمت پایانی چند دوره اخیر عمل می کند.
اندیکاتور لری ویلیامز کاربرد و ساختاری شبیه به اندیکاتور استوکاستیک دارد. لری ویلیامز از ۱۰۰- تا ۰ درجه بندی شده.
معاملاتی که در محدوده بالای ۲۰- انجام می شوند از نظر اندیکاتور لری ویلیامز در منطقه اشباع خرید یا خرید هیجانی می باشند پس سیگنال فروش صادر می شود.
معاملاتی که در زیر محدوده ۸۰- درجه اندیکاتور لری ویلیامز انجام می شوند از نظر اندیکاتور در محدوده فروش هیجانی می باشند و سیگنال خرید برای آنها صادر می شود.
میانگین متحرک همگرایی / واگرایی (MACD)
این شاخص با تفریق دو میانگین متحرک نمایی از هم سبب ایجاد یک خط اصلی می شود که از آن برای محاسبه یک میانگین متحرک نمایی دیگر استفاده می شود و نشان دهنده ی خط سیگنال یا نشانه است.
علاوه بر این، مورد دیگری هم با نام هیستوگرام MACD وجود دارد که براساس تفاوت های میان این دو خط محاسبه می شود. هیستوگرام به همراه دو خط دیگر، در بالا و پایین خط مرکزی یا همان خط صفر نوسان می کنند. بنابراین شاخص MACD از سه عنصر متحرک در اطراف خط صفر تشکیل شده است:
خط میانگین متحرک همگرایی واگرایی: این خط به تعیین حرکت رو به بالا یا پایین قیمت کمک می کند (روند بازار). این خط با تفریق دو میانگین متحرک نمایی (EMA) از هم ایجاد می شود.
خط سیگنال: این خط یک میانگین متحرک نمایی از خط MACD به حساب می آید (معمولا یک متحرک میانگین نمایی 9 دوره ای). ترکیب تحلیل خط سیگنال با خط MACD می تواند برای یافتن نقطه های بازگشتی بلقوه یا نقاط ورود و خروج مفید باشد.
هیستوگرام: تصویری گرافیکی از واگرایی و همگرایی خط MACD و خط سیگنال را هیستوگرام می گویند. به بیانی دیگر، هیستوگرام بر اساس تفاوت میان این دو خط محاسبه می شود.
نمودارهای شمعی ژاپنی
نمودارهای شمعی
نمودار شمعی نوعی نمودار مالی است که نشان دهنده حرکات قیمتی یک دارایی برای یک بازه زمانی مشخص به صورت گرافیکی است. همانطور که از نام این نمودار مشخص است، از تعدادی شمع تشکیل شده که هر کدام حرکات قیمتی را در بازه زمانی یکسان نشان می دهند. شمع ها می توانند تقریبا برای هر بازه زمانی، از ثانیه گرفته تا سال، تنظیم شوند.
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از قیمت آغازین (open)، قیمت پایانی (close)، بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی (Low) تعیین شده رخ داده است. شکل کلی یک کندل استیک در شکل زیر نمایش داده شده است.اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکلی رسم می گردد.
تحلیل الگوهای شمعی
بزرگترین کمکی که کندلها به ما میکنند در وهله اول روانشناسی معاملات است. نمودارهای شمعی برای یافتن واقعیت بازار به وجود آمدهاند ما بهراحتی با نگاه کردن به یک کندل میتوانیم کل اتفاقات بازار را رصد کنیم. درواقع اصلیترین وجه تمایز نمودارهای شمعی با نمودارهای میلهای سادگی تشخیص و زیبایی آنهاست. نمودارهای شمعی با توجه به آرایشی که میگیرند اسامی متفاوتی دارند؛ مثلا نمودارهای شمعی با بدنه بلند شکل متفاوتی با نمودارهایی با بدنه کوتاه و سایه بلند دارند و برای تشخیص بهتر، اسامی متفاوتی به آنها دادهشده است.
الگوهای دنباله دار
الگوهای شمعی بسیار زیادی وجود دارند که معامله گران می توانند از آنها برای شناسایی مناطق مورد نظر خود استفاده کنند. از این الگوها می توان برای انجام مبادلات روزانه، تشخیص نوسان ها و حتی سرمایه گذاری بلند مدت استفاده کرد. برخی از این الگوها می توانند بینشی را در مورد تعادل بین خرید و فروش ها ارائه دهند. برخی دیگر ممکن است ادامه داشتن، معکوس شدن یا عدم نوسان در روند را نشان دهند.
ذکر این نکته ضروری است که الگوهای شمعی لزوما خود سیگنال خرید یا فروش نیستند. در عوض آنها نشان دهنده ساختار بازار و احتمال وجود فرصتی در آینده هستند. به همین دلیل همیشه بررسی و مشاهده الگوهای موجود در بازار مفید است.
نظریه اموج الیوت
رفتار انبوه مردم در الگوهای روندها و بازگشت های بازار شناخت پذیر هستند. الیوت نام این شناخت پذیری را قانون موج ها نام گذاشت که ساختارهای اتصال یافته ای برای مدل های بزرگتر از بعضی الگوها و اسلوب آنها می باشد. بازگشت های قیمت و آغاز ساخته شدن قالب جدید برای الگویی از اندازه و موج یک درجه بالاتر نیز همین اصول را دارد. اصل پایه ای امواج بر پنج موج محرک که با اعداد مشخص می شود و سه موج اصلاحی که با حروف نمایش داده می شود استوار است. هر موج حرکتی از پنج ریز موج تشکیل می شود که شامل سه موج انگیزشی و دو ریز موج اصلاحی است. موج اصلاحی نیز شامل سه ریز موج است که دو موج آن انگیزشی و یک موج آن آصلاحی می باشد. موج های انگیزشی همیشه در جهت موج حرکتی یا اصلاحی یک درجه بزرگ تر از خود می باشند. بنابراین در هر درجه از روند حرکت در جهت موج اصلی پنج موجی و حرکت در جهت درجه بزرگتر اصلاحی سه موجی می باشد.
رشد (و نزول) قیمت ها در بازار و انتظارات انسانی عبارت است از پنج موج صعودی و سه موج نزولی. این الگوی هشت موجی دوره های تناوبی صعود و نزول بازار یا اقتصاد را نمایش می دهد.
ارتباط بین موج الیوت و نظریه داو
به عقیده الیوت، روند قیمتها در بازارهای مالی از روانشناسی غالب سرمایهگذاران نشات میگیرد. او دریافت که تغییرات در ذهنیت و روانشناسی عموم در بازارهای مالی همیشه با همان الگوهای تکرارشونده و یکسان فراکتالی خود را نشان میدهد.
نظریه الیوت تا حدی یادآور نظریه داو (Dow) است زیرا در هر دو قیمت سهام به شکل موجی حرکت میکنند.
با این وجود، از آنجا که الیوت ماهیت “فراکتالی” بودن بازارها را نیز تشخیص داد، توانست بازارها با جزئیات دقیقتری بررسی کند.
فراکتالها ساختارهای ریاضی هستند که پیوسته خود را تکرار میکنند و هر چقدر آنها را بزرگتر کنید باز همان ساختار اولیه به دست میآید. الیوت متوجه شد که الگوهای قیمت در نمودارهای سهام دارای ساختاری فراکتال هستند، و سپس تحقیقات خود را روی الگوهای تکرارشونده این ساختارها آغاز کرد که میتوان آنها را به عنوان یک اندیکاتور برای پیش بینی آینده بازار در نظر گرفت.
امواج اصلاحی، امواجی هستند که برخلاف روند آتی بازار، موجهای قبلی خود را اصلاح میکنند. حال شایانذکر است که امواج اصلاحی حالتهای مختلفی دارند که شناسایی نوع آنها کمک بزرگی در موج شماری درست به فرد تحلیلگر میکند.
اکنون به بررسی طبقه بندی سه گانه موج های تصحیح گر می پردازیم یعنی؛
زیگزاگ ها، پهنه ها (مسطح ها) و مثلث ها.
یکی از حالتهای خاص برای امواج اصلاحی زیگزاگها هستند یعنی اصلاح ها بهصورت ۳ ریزموج شکل میگیرند و الگوی سه موج تصحیح گر هستند که برخلاف روند بزرگتر حرکت میکنند و هرکدام به ترتیب به ۵-۳-۵ موج شکسته میشوند.
نوع بعدی از امواج اصلاحی پهنهها هستند که تفاوت عمده آنها با زیگزاگها این است که پهنهها از الگوی ۵-۳-۳ پیروی میکنند. پهنهها بیشتر علامت تقویت بازار افزایشی هستند و بیشتر الگوی تحکیمی به شمار میآیند تا الگوی تصحیحی.
و درنهایت نوع آخر موج های اصلاحی مثلثها هستند که در چهارمین موج و قبل از آخرین حرکتی که در سمت روند بزرگ انجام میشود رخ میدهند. میتوان گفت در روند صعودی این مثلثها هم صعودی و هم نزولی هستند. نوع صعودی آنها زمانی رخ میدهد که ادامه روند صعودی را مشخص میکنند و نوع کاهشی آن بیانگر این است که بعد از یک صعود شدید قیمتها کمی افت میکنند.
قانون تناوبی
این اصل یا قانون بیشتر جنبه عمومی دارد و می گوید که بازار اصولا یک مسیر را دو بار پشت سر هم طی نمی کند. اگر نوعی سقف یا کف در جایی پدید آید بعید است که دوباره همان سقف یا کف در ادامه به وجود بیاید. این قانون نمی گوید که چه چیزی اتفاق خواهد افتاد اما می تواند بگوید چه چیزی به احتمال زیاد رخ نخواهد داد.
در موارد خاص این قانون بیانگر این است که انتظار وقوع کدام نوع از الگوهای تصحیحی را باید داشت. الگوهای تصحیحی تمایل به جایگزینی دارند. به بیان دیگر اگر موج شماره ۲ یک الگوی ساده a، b و c باشد. موج چهارم احتمالا یک الگوی پیچیده خواهد بود مانند مثلث ها و … . برعکس هنگامی که موج شماره ۲ یک الگوی پیچیده باشد موج شماره ۴ یک الگوی ساده خواهد داشت.
ترکیب سه جنبه نظریه موج
سه جنبه مهم در نظریه موج وجود دارد. الگو، نسبت و زمان. الگو در نظریه موج به الگوهای موج و اشکال آن اشاره دارد که مهم ترین جز این نظر است. تحلیل نسبت ها برای تعیین کردن نقاط تصحیح و قیمت های هدف از طریق اندازه گیری ارتباط بین موج های مختلف کاربرد دارد. و سرانجام روابط زمان برای تایید کردن الگوهای موجی و نسبت ها به کار می رود ولی از نظر بعضی از تحلیل گران، نظریه الیوت زمان از اهمیت و اعتبار کمی برای پیش بینی بازار برخوردار است.
نظریه موجهای الیوتی اصولا برای میانگین های بزرگ بازار سرمایه به کار می رود. مخصوصا برای میانگین صنایع داو جونز. ابتدایی ترین تعریف این نظریه است که بازار سرمایه بر اساس یک آهنگ یا ریتم مکرر شامل پنج موج افزایشی حرکت می کند که در ادامه با سه موج کاهشی همراه می شود.چرخه کامل با شمارش تمام موج ها به دست می آید که شامل هشت موج یعنی پنج موج افزایشی و سه موج کاهشی می باشد. در قسمت موج های افزایشی، با شماره های 1 تا 5 مشخص می کنیم و موجهای کاهشی را با حروف a، b و c مشخص می کنیم.
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
درك صورتهای مالی
آموزش تجزیه و تحلیل صورتهای مالی بخش مهمی از فرایند حسابداری است که در دورههای آموزشی (دوره نوابغ بورس) فرا میگیرید. یادگیری صورتهای مالی نهتنها برای دانشجویان بلکه کارکنان بخش سهام و مدیران نیز لازم است تا تحلیل درستی از وضعیت مالی شرکت و یا سازمان خود داشته باشند . انجام تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت بسیار مهم است ، چون از طریق آن مدیران و سرمایهگذاران متوجه خواهند شد که شرکت شما در مقایسه با دورههای قبل چه عملکردی داشته و همچنین میتوانید عملکرد شرکت خود را با رقبای خود مقایسه کنید .
صورت مالی شامل ترازنامه، سود و زیان و صورت گردش وجوه نقد است که گزارش هایی هستند که محصول فرایند حسابداری یک شرکت هستند.مبنای تهیه صورت مالی استاندارد های حسابداری میباشند. که آنها نیز به نوبه خود بر مفاهیم نظری گزارشگری مالی استوار هستند. صورت مالی باید بهگونه ای تهیه شود که وضعیت مالی را شفاف و واضح نشان دهد.
هدف از تحلیل صورتهای مالی
صورت مالی چیست؟ تجزیه و تحلیل صورت های مالی چگونه است؟
اجزای صورتهای مالی
الف) ترازنامه
ب) صورت سود و زیان
ج) صورت سود و زیان جامع
د) صورت جریان وجوه نقد
هدف از تحلیل صورتهای مالی
صورت مالی شامل ترازنامه، گزارش عملکرد و صورت گردش وجوه نقد است . این گزارشات محصول فرایند حسابداری یک شرکت میباشد . مبنای تهیه صورت مالی استانداردهای حسابداری است که آنها نیز به نوبهی خود بر مفاهیم نظری گزارشگری مالی استوار هستند . صورت مالی باید به گونهای تهیه شود که وضعیت مالی و عملکرد مالی را شفاف و واضح نشان دهد . با توجه به موارد فوق در صورتی که صورت مالی مطابق با استانداردهای حسابداری تهیه شود ، میتواند کمک زیادی به سهامداران برای ارزیابی دقیقتر و تصمیمگیری صحیحتر داشته باشد . همراه صورت مالی ، یادداشتهای توضیحی هستند که جزو لاینفک آن میباشند.
ترازنامه
ترازنامه صورتی است که اطلاعات مربوط به گزارش دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام موسسه را در پایان هر دوره مالی فراهم میکند.مبنای تهیه ترازنامه معادله زیر میباشد:
بدهی ها+حقوق صاحبان سهام= دارایی ها
طبقات زیر حداقل اقلامی است که که باید در ترازنامهی صورت مالی شرکت (در صورت وجود) ارائه گردد:
داراییهای ثابت مشهود
داراییهای ثابت نامشهود
سرمایهگذاریها
موجودی مواد و کالا
حسابها و اسناد دریافتنی تجاری
سایر حسابها و اسناد دریافتنی
موجودی نقد
حسابها و اسناد پرداختنی تجاری
سایر حسابها و اسناد پرداختنی
ذخیره مالیات
ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان
بدهیهای بلند مدت
سرمایه و اندوختهها
علت تفکیک این اقلام تفاوت اساسی در کارکرد یا ماهیت آنها است. در ترازنامه عمدتاً داراییها به ترتیب سرعت تبدیل شدن به وجه نقد، بدهیها بر اساس زمان سررسیدشان، واریز بدهی و حقوق صاحبان سهام به ترتیب کاهش بقاءشان طبقهبندی و گزارش میشوند.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان فعالیتهای یک شرکت باعث ایجاد جریانی از درآمدها (فروش) و هزینهها میشود که طبق اصول حسابداری از این جریانها صورت سود و زیان تهیه میشود. صورت سود و زیان گزارش عملکرد مالی مربوط به یک دورهی مالی واحد تجاری میباشد. تهیهی صورت سود و زیان نیز از مباحث مطرح دوره نوابغ بورس میباشد.
بر اساس استاندارد ارائهی صورت مالی، صورت سود و زیان باید حداقل حاوی اقلام زیر باشد:
درآمدهای عملیاتی
هزینههای عملیاتی
سود یا زیان عملیاتی
هزینههای مالی
سایر درآمدها و هزینههای غیرعملیاتی
مالیات بر درآمد
سود یا زیان فعالیتهای عادی
اقلام غیر مترقبه
سود یا زیان خالص
صورت جریان وجوه نقد
صورت جریان وجوه نقد اطلاعات مفیدی در مورد طرق ایجاد و مصرف وجه نقد توسط واحد تجاری ارائه میکند. بر اساس حسابداری تعهدی، سود خالص معمولاً با خالص جریانهای نقدی، گزارشگری دورهای جریانهای ورودی و خروجی وجه نقد ضروری است. صورت جریان وجوه نقد صورت جریانی است که افزایش یا کاهش در مبلغ وجه نقد ناشی از معاملات با اشخاص حقیقی یا حقوقی مستقل از شخصیت حقوقی واحد تجاری و ناشی از سایر رویدادها را نمایش میدهد. صورت جریان وجود نقد باید منعکسکنندهی جریان نقدی تحت سرفصلهای اصلی زیر باشد:
فعالیتهای عملیاتی
بازده سرمایه گذاریها و سود پرداختی بابت تامین مالی
مالیات بر درآمد
- تجزیه وتحلیل صورتهاي مالی
فرایند تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت به منظور اهداف تصمیمگیری و آگاهی از وضعیت مالی و سلامت کلی سازمان انجام میشود. در آموزش دوره نوابغ با مفاهیم مهم و اصلی حسابداری آشنا میشوید که تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یکی از آنها است. صورتهای مالی اطلاعات مالی را ثبت میکنند و باید از طریق تجزیه و تحلیل صورتهای مالی ارزیابی شوند تا به چیزی مفید برای سرمایهگذاران، سهامداران، مدیران و سایر اشخاص ذینفع تبدیل شوند. اما نحوه تجزیه و تحلیل صورتهای مالی بسته به نوع تحلیلی که انتخاب میکنید متفاوت است. در طی دوره آموزش دوره نوابغ بورس یاد میگیرید که سه نوع تحلیل صورتهای مالی، تحلیل افقی، تحلیل عمودی تجزیه و تحلیل نسبت وجود دارد. هر یک از این ابزارها به تصمیمگیرندگان اطلاعات خوبی دربارهی نحوه عملکرد شرکت میدهند.
تجزیه و تحلیل افقی، مقایسه عملکرد کسبوکار، سازمان یا شرکت در طول زمان است. سرمایهگذاران از روندهای عملکرد برای پیشبینی عملکرد آینده استفاده میکنند.
تجزیه و تحلیل عمودی، عملکرد شرکت را با یک عدد پایه مقایسه میکند. از این نظر، تحلیل عمودی مانند ارزیابی وضعیت موجود است. تجزیه و تحلیل نسبت رایجترین شکل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی است. در تجزیه و تحلیل نسبت، حسابهای صورتهای مالی مختلف با هم مقایسه میشود. به عنوان مثال، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، بدهی شرکت را با مجموع حقوق صاحبان سهام مقایسه میکند. این نسبت به صورتی معکوس نشان میدهد که ارزش دارایی سرمایهگذاران پس از کسر تمام بدهیها چقدر است؟
تجزیه و تحلیل نسبت فقط به صورت افقی برای ترسیم روندهای درون شرکت استفاده نمیشودبلکه از آن میتوان برای مقایسهی شرکتهای مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال، یک شرکت کوچک و بزرگ را نمیتوان بر اساس ارزش خالص دلاری مقایسه کرد و به جای آن از نسبتها استفاده میشود. همهی سرمایهگذاران و اعتباردهندگان با دیدن آموزش تحزیه و تحلیل صورتهای مالی از آنها برای سنجش عملکرد شرکت و کمک به پیش بینی عملکرد آینده و تصمیم گیریهای مالی خود استفاده میکنند.
هر کارشناس مالی لازم است نحوه تجزیه و تحلیل صورتهای مالی به صورتی مؤثر و کارآمد را بداند. البته این امر نیازمند شناخت و درک درستی از سه حوزهی کلیدی زیر است:
ساختار صورتهای مالی
ویژگی اقتصادی صنعتی که شرکت در آن فعال است.
استراتژیهایی که شرکت دنبال میکند تا خود را از رقبا متمایز سازد.
- تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی (نسبتهای نقدینگی، نسبتهای سودآوری، نسبتهای فعالیت، نسبتهای سرمایه گذاری و ارزش ویژه)
به طور کلی شش مرحله برای تجزیه و تحلیل مؤثر صورتهای مالی وجود دارد.
ویژگی اقتصادی صنعت خود را شناسایی کنید.
اول، تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش صنعت را انجام دهید_ زنجیرهای از فعالیتها که شامل ساخت، تولید و توزیع محصولات و یا خدمات شرکت است. معمولا روشهایی مانند پنج نیروی پورتر یا تجزیه و تحلیل ویژگیهای اقتصادی در این مرحله استفاده میشود.
استراتژی های شرکت را شناسایی کنید
پس از آن، به ماهیت محصول و خدماتی که شرکت عرضه میکند از جمله منحصر به فرد بودن محصول، سطح حاشیه سود، ایجاد وفاداری نسبت به برند و کنترل هزینهها توجه کنید. علاوه بر این، عواملی مانند یکپارچهسازی زنجیره تأمین، تنوع صنعت و تنوع جغرافیایی را باید در نظر بگیرید.
کیفیت صورتهای مالی شرکت را ارزیابی کنید
صورتهای مالی مهم را در چارچوب استانداردهای حسابداری مربوطه بررسی کنید. در بررسی حسابهای ترازنامه، مسائلی از جمله تشخیص، ارزیابی و طبقهبندی برای ارزیابی صحیح مهم هستند. سؤال اصلی باید این باشد که آیا این ترازنامه تصویر کاملی از وضعیت اقتصادی این شرکت را به نمایش میگذارد یا خیر. هنگام ارزیابی صورتحساب درآمد نکته اصلی این است که کیفیت درآمد را به عنوان تصویری کامل از عملکرد اقتصادی شرکت ارزیابی کنید. ارزیابی صورتحساب جریانهای نقدی به شناخت و درک تأثیر وضعیت نقدینگی این شرکت از جمله عملیاتها، سرمایهگذاری و فعالیت های مالی در طول دوره_در اصل منشأ درآمدها، جایی که پولها خرج شده و نحوهای که نقدینگی شرکت تحت تأثیر قرار گرفته است_ کمک میکند.
سودآوری و ریسکهای اخیر را تحلیل کنید
در این مرحله، متخصصان مالی با ارزیابی شرکت و صورتهای مالی آن میتوانند بر ارزش شرکت بیفزایند. رایجترین ابزارهای تجزیه و تحلیل، نسبتهای صورتهای مالی کلیدی مربوط به نقدینگی، مدیریت دارایی و سودآوری، ارزیابی خطر یا بازار و مدیریت و پوشش بدهی هستند. با توجه به سوددهی، دو سوال بزرگ وجود دارد که باید پرسید: صرفنظر از اینکه شرکت چگونه داراییهای خود را تأمین میکند عملیاتهای شرکت نسبت به داراییهای آن چقدر سودآور هستند و از دیدگاه سهامداران، چقدر این شرکت سودآور است. همچنین لازم است یاد بگیرید که چگونه معیارهای بازدهی با عوامل تاثیرگذار اولیه تعیین میشود. در نهایت، تجزیه و تحلیل نسبتهای صورتهای مالی به شیوهای مقایسهای بسیار ضروری است. به نسبتهای اخیر و نسبتهای مربوط به دورههای قبلی و یا شرکتهای دیگر و یا صنعتهای دیگر نگاهی بیندازید و آنها را بررسی کنید.
صورتهای مالی پیشبینی شده را آماده کنید
اگر چه این کار بسیار چالشبرانگیز است اما متخصصان مالی باید فرضیات منطقی در مورد آینده این شرکت (و صنعت آن) بسازند و نشان دهند که چگونه این فرضیات هردوی جریانهای نقدی و بودجه را تحت تأثیر قرار میدهد. این کار اغلب شکل صورتهای مالی مبتنی بر روشهایی مانند رویکرد درصد فروش به خود میگیرد.
شرکت را ارزیابی کنید
در حالی که روشهای ارزیابی زیادی وجود دارد رایجترین روشی که میتوانید استفاده کنید یک نوع روش تنزیل جریانهای نقدی است. این جریانهای نقدی را میتوان در قالب سود سهام پیش بینیشده بیان کرد و یا تکنیکهای دقیقتری مانند جریان نقدی آزاد برای هر دو صاحبان سهام یا سرمایهگذار شرکت به کار گرفت. روشهای دیگر نیز شامل استفاده از ارزیابی نسبی یا ارزیابیهای مبتنی بر حسابداری مانند ارزش افزوده اقتصادی هستند.
بررسی مدلهای ارزشگذاری بر اوراق بهادار
- بررسی انواع مدلهای ارزشگذاری برمبنای داراییها
بطور کلی ۴ دیدگاه اصلی در ارزیابی سهام وجود دارد:
ارزیابی بر اساس داراییها شرکت
ارزیابی بر اساس دیدگاه سودآوری شرکت
ارزیابی بر اساس جریانهای نقدی تنزیلی
ارزیابی بر اساس معیارهای مقایسهای
- مدل ارزش جایگزینی
فرض کنیم شرکت سهامی الف که ۳ سال پیش تاسیس شده است، قصد دارد دارایی های خود را به تاریخ امروز جایگزین کند. اینکه شرکت الف باید مبلغی بپردازد تا بتواند همان دارایی را تهیه کند، ارزش جایگزینی گفته میشود. ارزش جایگزینی، ارزش یک سهم شرکت است با فرض اینکه یک شرکت دقیقا مانند همان شرکت در تاریخ محاسبه، ایجاد شود. اگر شرکتی قصد فروش داراییهای خود را نداشته باشد، از مابه التفاوت ارزش جایگزینی با بهای تمام شده تاریخی، عایدی نداشته و سودی کسب نمیکند. ولی چنانچه قصد فروش دارایی را داشته باشد، یک سود غیر عملیاتی کسب خواهد کرد. سود بدست آمده به روند کلی و اصلی فعالیت شرکت ارتباط ندارد. بر اساس این روش، تمام هزینههای تاسیس و راهاندازی مجدد شرکت تا شرایط کنونی آن، برآورد شده و بر تعداد سهام منتشر شده تقسیم میشود. در این ارزیابی باید دقت کنیم که داراییهایی نظیر زمین، تجهیزات و املاک (داراییهای ثابت) به قیمت روز آنها در نظر گرفته میشوند.
- مدل تنزیل جریانهای نقدی آینده (DDM)
این روش با فرض تداوم فعالیت شرکت و سودآوری آن بنا شده است. در این روش، تمام سودهای تقسیمی پیشبینیشدۀ شرکت برای سالهای آتی، با نرخ بازده مورد انتظار سهامداران تنزیل میشوند. مجموع این مقادیر ارزش سهم را در زمان حال نشان میدهد.
برای استفاده از این روش، ابتدا لازم است که نرخ بازده مورد انتظار سهامداران مطابق «مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (CAPM)» به صورت (re=rf+β(rm-rf برآورد شود که در آن re نرخ بازده مورد انتظار سهامداران، rf نرخ بازده بدون ریسک، β ضریب ریسک سیستماتیک سهم و rm بازده انتظاری بازار را نشان میدهد. دلیل استفاده از این رابطه طلب بازده بالاتر سهامداران نسبت به بازده بازار به دلیل تحمل ریسکهای مختص شرکت علاوه بر ریسکهای سیستماتیک بازار است.
- ارزشگذاری بر مبنای مدل (P/E)
یکی از روشهای متداول برای ارزشگذاری سهام شرکتها، روش P/E است. این نسبت بیان کننده نسبت قیمت (Price) یک سهم به پیشبینی سود سهام (EPS) آن است که با سود با حداقل ریسک (شامل سود بانکی و سود اوراق مشارکت) قابل قیاس است. این نسبت دوره بازگشت سرمایه است. بطور مثال سود بانکی ۲۰%، به این معناست که دوره بازگشت سرمایهگذاری در بانک ۵ سال است. یعنی سرمایهگذار بعد از گذشت ۵ سال، با سودهای بهدست آمده سودی برابر با اصل سرمایه خود کسب کرده است. با توجه به این موضوع P/E مورد انتظار بازار میتواند ۵ باشد. حال اگر سود بانکی و سود بدون ریسک کاهش یابد در طرف مقابل p/e بازار رشد خواهد کرد چرا که انتظار زمان بازگشت سرمایه بیشتر می شود. به این صورت چنانچه شرکتی EPS خود را ۱۰۰ تومان اعلام کند، با فرض P/E=5 قیمت تعادلی این سهم برابراست با:
P/100=5 → P=500
آشنایی با استراتژی های معامالتی در بازار
- استراتژی های معامالتی در بازار بورس اوراق بهادار
تفاوت میان سرمایه گذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایه گذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. بهکارگیری عوامل روانشناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
- روش فاندامنتال (بنیادی)
تحلیل بنیادی، روشی برای آنالیز کردن سهام یا اوراق بهادار بهواسطه محاسبه ارزش ذاتی آن است. این تحلیل، بامطالعه تمامی موارد تأثیرگذار بر ارزش، نظیر وضعیت مالی و مدیریت شرکت، صنعت و شرایط اقتصادی کلان انجام میشود. هدف اصلی چنین تحلیلهایی، کشف ارزش خاصی است که بتوان آن را با قیمت فعلی مقایسه کرد و درنتیجه مقایسه یک سرمایهگذار بتواند برای خرید یا فروش سهم و اوراق بهادار تصمیمگیری کند.
- پیش بینی بالا به پایین و بررسی عوامل کلان و خرد در تحلیل بنیادی
وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور و جهان (رشد اقتصادی، تولید ناخالص ملی)
وضعیت صنعت (بررسی روند رشد صنعت، ریسک ها و مزیت های صنعت)
وضعیت شرکت (قدرت و مدریت صنعت، روند سود خالص بهای، تمام شده و فروش)
محاسبه سود آینده
ارزش گذاری
- مزایا و معایب تحلیل بنیادی
ازجمله مزایای تحلیل بنیادی می توان به این مورد اشاره کرد که این تحلیل ها به منظور سرمایه گذاری بلند مدت بر روندهای بسیار بلند مدت به خوبی عمل می کند. برخی سرمایه گذاران که صنایع و شرکتهای مناسبی را انتخاب می کنند می توانند با تشخیص و پیش بینی روندهای بلند مدت مصرفی اقتصادی، با استفاده از تحلیل بنیادی سود بدست آورند.
در تحلیل بنیادی می توانید خطای بازار را بشناسید و سهامی را شناسایی کنید که پایین تر از ارزش ذاتی درحال معامله است اما یکی از معایب این تحلیل این است که هیچ شاخصی در آن وجود ندارد. به عبارتی در تحلیل بنیادی هیچ شاخصی وجود ندارد که به کمک آن بتوان زمان حرکت سهم به سمت ارزش ذاتی را تشخیص داد.عیب دیگر تحلیل بنیادی این است که نیازمند تحقیق و مطالعه بسیاری است و انجام این تحلیل زمان بر است.
- روش(CANSLIM)
کانسلیم برگرفته از هفت حرف لاتین “C-A-N-S-L-I-M” است که هر حرف، معرف و مخفف یک عبارت است که در زیر مشاهده می کنید.
درآمد های جاری هر فصل (C)
سود سالانه (A)
محصول یا خدمات جدید(N)
عرضه و تقاضا (S)
پیشرو یا عقب مانده(L)
حامی و نهاد پشتیبان سهام(I)
روند بازار(M)
- روش تئوری مدرن پرتفولیو(MPT)
تئوری فرا مدرن پرتفوی بر اساس رابطه بازده ای و ریسک نامطلوب (کاهشی یا منفی) به تبیین رفتار سرمایه گذار و معیار انتخاب پرتفوبی بهینه می پردازد. مارکویتز معتقد است که سرمایه گذاران به دو علت به دنبال حداقل ساختن ریسک نامطلوب هستند، اول آنکه سرمایه گذاران ابتدا به امنیت اصل سرمایه می اندیشند و دوم اینکه اگر توزیع نرخ بازدهی از نوع نرمال نباشد، مدل ریسک نامطلوب مناسب خواهد بود.
تئوری مالی رفتاری بیان می کند که خطا های ادراکی اثر بااهمیتی روی تصمیم کیری مالی دارد و تصمیمات سرمایه گذار و نهایتا نتایج بازار را تحت تاثیر قرار می دهد. به عنوان مثال یکی از خطاهای ادارکی رفتار گله ای می باشد این رفتار حاکی از تمایل انسان به رفتار کردن شبیه دیگران است. تحقیقات نشان داده اند بسیاری از سرمایه گذاران که به کار خرید و فروش سهام مبادرت می ورزند از اطلاعات رد و بدل شده و ارتباطات موجود بین سرمایه گذاران استفاده می کنند.
- روش موج سواری و سفته بازی
معمولا این روش در بازارهایی که ثبات اقتصادی و یا سیاسی کمتری دارند بیشتر به چشم می خورد، البته این بدان معنی نیست که در بازارهای دارای عمق کافی و ثبات سیاسی و اقتصادی، این گروه فعال نخواهند بود. بلکه در تمام بازارهای مالی با شدت و ضعف می توان آنان را یافت و اساسا بازار بدون این گروه بی معنی خواهد شد. اما در حد افسار گسیخته آن موجبات به وجود آمدن حباب های قیمتی شدید ( و حتی عکس آن) را فراهم خواهند نمود که باعث بالا رفتن ریسک در بازار سرمایه خواهد گردید.
آشنایی با سرمایه گذاری در ایران و جهان
بازار مالی (Financial Market)
بازار مالی اصطلاحی گسترده است که برای طیف وسیعی از بازارها به کار میرود. هر بازاری که در آن تجارتی صورت میگیرد یک بازار مالی محسوب میشود. حتی بازارهایی که در آنها تجارت اوراق بهادار شامل سهام، اوراق قرضه، ارز، فلزات و مشتقات آنها انجام میشود هم بازار مالی هستند.
بازار سرمایه
بازار سرمایه محلی برای عرضه و فروش و سهام و اوراق قرضه برای بازههای زمانی بیش از یک سال و سرمایه گذاریهای میان مدت و بلند مدت است، در حالی که تمرکز بازار پولی بر سرمایه گذاریهای کوتاه مدت کمتر از یک ساله.
انواع بازار بورس
بازار سهام (Stock Market)
بازار سهام یکی از نوع های بورس جهانی به حساب میآید و به عبارتی این بازار، بازاری است که معامله گران با سرمایه گذاری و خرید سهم یا سهامی از یک شرکت یا مجموعه ای از شرکتها و کارخانهها در سود و زیان تفاوت قیمت سهام آن بنگاه اقتصادی و یا در سود و زیان حاصل از فعالیت آن بنگاه شریک میشوند. نمونه این بازار، بورس اوراق بهادار تهران و سهام شرکتهای داخل آن میباشد.
بازار کالاها (Commodity)
بازار کالا هم جزئی از بورس جهانی میباشد و شامل بورسهایی است که قیمت تبادلات کالاها به صورت جهانی یا منطقه ای بر اساس عرضه و تقاضا ارزش گذاری میشود. بورسهای کالا به سه دسته عمده تقسیم میشود.
Hard: طلا، نقره، سیمان، فلزات و غیره
Soft: قهوه، اقلام خوراکی و غیره
Energy : نفت، گاز، برق، ذغال سنگ و غیره
بازار اوراق بهادار (Bond Market)
اوراق مشارکتی است که اغلب از طرف دولتها برای مشارکت مردم و جذب سرمایههای آنها برای طرحهای سودآور جذب میشود. مانند اوراق مشارکت وزارت خانهها در ایران.
بازار تبادلات ارزی – بازار فارکس (Foreign Exchange)
بازار تبادلات ارزی فارکس بازاری است که در آن مانند بورسهای فوق الذکر، ارزش گذاری پول ملی کشورها بر اساس عرضه و تقاضا در مقابل سایر ارزها سنجیده میشود. مانند نرخ برابری یورو به دلار.
بازار ارزهای دیجیتال (Cryptocurrency)
بازاری است که در آن کوین ها و آلتکوین های مختلف مورد معامله قرار میگیرند و شما پس از خریداری ارز دیجیتالی مورد نظر مالک آن خواهید بود اما باید توجه داشته باشید که این ارزها دیجیتالی هستند و قابل لمس نیستند و محل نگهداری آنها کیف پول های دیجیتالی است که رمز کیف پولهایتان فقط باید در اختیار خودتان باشد.
مدیریت مالی وتاکتیک های معامله
- سه عنصر اساسی برای معامله موفق
- تخصیص وجه (تقسیم بندی سرمایه)
در اقتصادهای مبتنی بر بازار، پس انداز کنندگان بهطور مستقیم یا غیرمستقیم تعیین میکنند کدام طرح سرمایه دریافت کند. پس انداز کنندگان با انتخاب اینکه در کدام اوراق بهادار سرمایهگذاری کنند، بهطور مستقیم نحوه تخصیص سرمایه را مشخص میکنند. پس انداز کنندگان با دادن منابع خود بهواسطه های مالی که آن منابع را سرمایهگذاری میکنند تخصیص سرمایه را بهطور غیرمستقیم انجام میدهند. به دلیل اینکه سرمایهگذاران از زیان احتمالی نسبت به پول خود هراس دارند، منابع خود را با نرخهای پایین بهره به قرض گیرندگانی با بهترین چشمانداز اعتباری یا بهترین وثیقه قرض میدهند و به دیگر قرض گیرندگان دارای چشمانداز کمتر مطمئن با نرخهای بالاتر بهره قرض میدهند. بهطور مشابه، آنها تنها سهمهایی را میخرند که معتقدند ازنظر قیمت و ریسک بهترین چشمانداز رادارند.
ریسک و بازده
- بررسی مفهوم و انواع ریسک
زیان بالقوه و قابل اندازهگیری یک نوع سرمایهگذاری را ریسک میگویند. برخی از ریسکهای سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم.
- تجزیه و تحلیل ریسک و بازده
شاخص یا نسبت سود به زیان یا همان “ریسک به ریوارد” شاخصی برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایه گذاری در معاملات بورس می باشد، این شاخص می تواند جهت تصمیم گیری برای خرید یا عدم خرید سهم در بورس مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد. نسبت ریسک به ریوارد یعنی اینکه شما در مقابل چند درصد سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازید.باید توجه کرد که مفهوم “نسبت سود به زیان در همه بازارهای بورس چه داخلی(بورس های ملی) و چه بین المللی یکسان است.
- ریسک سیستمایتک و غیر سیستماتیک
ریسک سیستمایتک
ریسکی که مربوط به کل بازار است، ریسک سیستماتیک نامیده میشود. این نوع ریسک که به «ریسک غیرقابلحذف» یا «ریسک بازار» نیز شناخته شده، بر کل بازار و نه فقط سهام یک شرکت یا صنعت خاص تأثیر میگذارد. این نوع ریسک هم غیرقابلپیشبینی بوده و هم اجتناب کامل از آن امکانپذیر نیست. ریسک سیستماتیک در بازار سهام از طریق متنوعسازی حذف نمیشود، بلکه تنها راه کاهش آن از طریق بهکارگیری استراتژیهای پوشش ریسک یا با استفاده از استراتژی تخصیص دارایی است.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیرسیستماتیک مربوط به اخبار مختص یک سهم یا یک صنعت خاص است. بد نیست بدانید به ریسک غیرسیستماتیک، ریسک حذف شدنی هم گفته میشود. این ریسک را میتوان از طریق متنوعسازی و تشکیل سبد سرمایهگذاری کاهش داد. در پرتفویی که بهخوبی تنوعبخشی شده باشد، ریسک غیرسیستماتیک ناچیز است و به همین دلیل میتوان از آن صرف نظر کرد. اصولا ریسک چنین پرتفویی فقط تحت عنوان ریسک سیستماتیک قابل بررسی است.
- بازده انتظاری و ضریب بتا
ضریب یا عامل بتا وسیلهای است برای ارزیابی عملکرد یک سهم خاص یا گروهی از سهام در جریان حرکت کلی بازار. اگر بتای سهمی برابر با یک باشد، افزایش و کاهش قیمت آن درست مطابق حرکت بازار خواهد بود. در صورتی که اگر بتای سهمی 2 باشد، افزایش و کاهش قیمت آن دو برابر خواهد بود. برای مثال، هنگامی که بازار 10درصد رشد قیمت را تجربه میکند، قیمت این سهم 20 درصد افزایش مییابد و زمانی که بازار 10 درصد سقوط میکند، قیمت این سهم 20 درصد کاهش مییابد.
- مدل قیمت گذاري دارایی هاي سرمایه ای (Capita Asset Pricing Model)
در امور مالی و مدیریت دارایی، یکی از مهمترین مسائل بررسی میزان خطر یا ریسک سرمایهگذاری است. هر بار که جایی سرمایهگذاری میکنیم یا سهام و اوراق بهادار میخریم، خواه ناخواه خطری را پذیرفتهایم؛ خطر این که میزان سود یا بازگشت سرمایه به اندازهای که انتظار داریم نباشد یا به اصطلاح ضرر کنیم. برای تصمیمگیری در چنین شرایطی، استفاده از مدل CAPM میتواند کمککننده باشد.
- نسبت شارپ
نسبت شارپ به سرمایه گذاران کمک می کند تا بازده تعدیل شده متناسب با ریسک سرمایه گذاری خود را بدست آورند. به بیان دیگر، بازده سرمایه گذاری با میزان ریسک پذیرش شده جهت بدست آوردن آن بازده، مقایسه می شود. نسبت شارپ، اغلب جهت بدست آوردن بازده تعدیل شده متناسب با ریسک مربوط به سرمایه گذاری های مختلف مانند سهام، صندوق های سرمایه گذاری مشترک و سبدهای سرمایه گذاری استفاده می شود.نرخ بازده بدون ریسک استفاده شده در نسبت شارپ معمولا نرخ بازار پول (مانند سپرده بانکی و اوراق قرضه دولتی) می باشد. نسبت شارپ به سرمایه گذاران می گوید به ازاء ریسکی که در سرمایه گذاری متحمل می شوند چقدر بازده اضافه کسب می کنند. سرمایه گذاران باید بابت ریسک مازادی که در سرمایه گذاری پذیرفته اند پاداشی مازاد بر بازده بدون ریسک کسب کنند.
- عوامل موثر بر ریسک بازار ، ریسک خاص صنعت و شرکت
عوامل زيادي بر ريسك و بازده سرمايه گذاري در هر محصول مالي دخالت دارند.
عوامل كلان
سياست ها و خط مشي هاي دولت
وضعیت صنعت
شرايط اقتصادي و دوران هاي تجاري و مالي
عوامل خرد
ميزان تقاضا و كشش كالاي توليدي شركت
سياست ها و خط مشي هاي مديريت
ارز دیجیتال چیست / راهنمای کامل دنیای ارزهای دیجیتال
- رمزارز یا ارز دیجیتال چیست؟
احتمالاً تا به امروز واژگان گوناگونی مانند ارز دیجیتال، ارز مجازی، رمز ارز، ارز رمزپایه و یا ارز رمزنگاری شده به گوشتان خورده است. در ابتدا باید بگوییم تمام این کلمات برگردان انگلیسی یک واژه است و تمام این عبارات، بازگو کنندهی یک مفهوم بوده و آن همان کریپتوکارنسی (Cryptocurrency) است.کریپتوکارنسی یا همان ارزهای دیجیتال همانطورکه از نامشان هم مشخص است با ارزهای بانکی (فیات) که امروزه میشناسیم متفاوت هستند و بهصورت دیتاهای دیجیتال مبادله شوند. رمزارزها در چند سال اخیر فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر گذاشتهاند و این موضوع افراد بیشتری را در سراسر دنیا به سرمایهگذاری در این حوزه علاقمند کرده است.
- ارزهای دیجیتال چگونه کار می کنند؟
آنها در یک دفترثبت عمومی بهنام بلاکچین ذخیره میشوند، که شامل سوابق کل تراکنشها از روز اول پیدایش این شبکه است و مدام بهروزرسانی میشود. واحدهای ارز مجازی از طریق یک فرآیند بهنام ماینینگ یا استخراج تولید میشوند، که شامل استفاده از قدرت کامپیوتری برای حل مسائل پیچیدهی ریاضی است که منجربه تولید کوینها (سکهها) میشود.مهمترین تفاوت رمزارزها با پول معمولی در نحوه رمزنگاری و ذخیره آنها است. برخلاف ارزهای بانکی که از قبل با آنها آشنا هستیم ارزهای دیجیتال بهشکل دیتاهای دیجیتال در کامپیوترها یا کیفپولهای دیجیتال ذخیره میشوند.رمزارزها توسط هیچبانک یا موسسه مالی یا حتی دولتی کنترل نمیشود و غیرقابل ردیابی هستند. ارزهای دیجیتال در فضاهای تجاری P2P معامله میشوند؛ فضای P2P، وضعیتی است که دو کاربر بهصورت مستقل و بدون وابستگی بههیچ مرکزیتی، اقدام به دادوستد میکنند.
- دلایل استفاده از رمزارزها
رمزارزها بهخاطر ارائه سطح بالایی از امنیت و حریم خصوصی مورد استفاده قرار میگیرند. تراکنشهای انجامشده توسط آنها قابل جعل یا بازگرداندن نیست و از هزینههای جابهجایی نسبتاً پایینی برخوردارند که این آنها را از ارز معمولی قابل اعتمادتر میسازد.ماهیت غیرمرکزی آنها بهاین معنیاستکه برای همه در دسترس هستند، درحالیکه بانکها میتوانند در رابطه بااینکه به چه کسی اجازهی بازکردن حساب میدهند، محدودیت قائل شوند.
- تفاوت پول معمولی با ارز دیجیتال چیست ؟
ارزهای رسمی مثل ریال، دلار یا یورو توسط بانکمرکزی هر کشور منتشر میشود. بانکمرکزی باید مقداری شیء با ارزش نظیر طلا را بهعنوان پشتوانه این پول منتشرشده در اختیار داشتهباشد. اما ارز دیجیتال اینگونه نیست و بیشتر آنها بدون هر نوع پشتوانه فیزیکی منتشر میشوند.در تراکنشهای آنلاین بین دو نفر، معمولاً یک واسطه مانند بانک وجود دارد که بر آن نظارت میکند. اما نقلوانتقال ارز دیجیتال بین دو نفر بهصورت همتابههمتا (P2P) صورت میگیرد. بهجای وجود یک نهاد واسطه مرکزی مثل بانک درستی تراکنش در ارز دیجیتال توسط شبکهای از کاربران که بر روی شبکه بلاکچین حضور دارند تایید میشود.
- معرفی ارزهای دیجیتال محبوب
بیتکوین
اتریوم
ریپل
- ویژگی های استفاده از ارز دیجیتال چیست؟
عدم امکان تقلب
انجام سریع نقل و انتقالات
هزینه های کم تر برای انجام تراکنش
عدم امکان سرقت هویت
نامتمرکز بودن
شناخته شده در سطح جهانی
عدم امکان تصرف آن
عدم خلق پول بیرویه و کنترل تورم
تسهیل در جهانی شدن کسب و کارها
درخواست مشاوره
جهت مشاوره ثبت نام در دوره نوابغ بورس شماره موبایل خود را وارد کنید تا با شما تماس بگیریم
سبک آموزش ما
آیا می دانید راز موفقیت دوره آموزشی ما چیست؟ ما فقط آموزش نمی دهیم بلکه تمرکز ما روی تمرین کردن با شما و رفع اشکـالات و نقاط ضعفتان هست تا با موفقیت وارد بازار شوید.مهمترین کاری که ما انجام می دهیم این است که هر هفته آنقدر با شما تمرین می کنیم، تا تمام ایرادات و اشکالات شما در همین تمرین ها رفع شود و با آمادگی کامل وارد بازار شوید. موفقیت دانشجویان ما افتخار ماست و ما از اینکه بسیاری از دانشجویان این مجموعه از این راه توانسته اند زندگی شان را به شکل عظیمی بهتر کنند، به خود می بالیم.
دانش پذیران دوره های قبلی چه می گویند ؟
فرصت باقیمانده تا برگزاری دوره جامع نوابغ
دوره نوابغ بورس 8
دوره نوابغ بورس 9
دوره نوابغ بورس 10
دوره نوابغ بورس 11
تاریخ دوره پانزده جلسه ای
29/ 2 / ۱400
روش پرداختی خود را انتخاب کنید
به صورت نقدی شهریه دوره را پرداخت کنید و 400,000 تومان تخفیف بگیرید.
پیش پرداخت به مبلغ دو ملیون و پانصد هزار تومان
مابقی در 2 قسط، پایان جلسه سوم و ششم به مبلغ هر قسط یک میلیون و دویست هزار تومان
کل مبلغ دوره چهار میلیون و نهصد هزار تومان
روش پرداختی خود را انتخاب کنید
به صورت نقدی در دوره ثبت نام کنید و 400,000 تومان تخفیف بگیرید.
پیش پرداخت مبلغ سه میلیون تومان
مابقی در 2 قسط، پایان جلسه سوم و ششم مبلغ هر قسط به مبلغ یک میلیون و هفتصد هزار تومان
کل مبلغ شش میلیون و چهارصد هزار تومان
مهلت ثبتنام: 1400/2/29
ساعت شروع کلاس: 18 الی 20